۱۳۹۱ دی ۱۷, یکشنبه

انقلاب اسلامی بنی صدر و جنبش سبز سازگارا

 ابزارهای ولایت فقیه برای سرکوب
سه سال و نیم از انتخابات ریاست جمهوری در ایران گذشته است. مدتهاست که تظاهرات و اعتراضات گسترده به نتیجه اعلام شده در آن انتخابات فروکش کرده. عده‌ای کشته شدند٬ بسیاری به زندان افتادند یا به لطائف الحیل مرعوب و مجبور به سکوت شدند و بخش دیگری از چهره‌های موثر و سازماندهنده آنچه که جنبش سبز نامیده می‌شد ناچار به ترک کشور شدند. جنبش دانشجوئی و جنبش زنان که از نیروهای محرک جنبش سبز در خیابان‌ها بودند وادار به سکوت شده‌اند. آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی رهبران جنبش سبز همچنان در حصر خانگی هستند. مجتبی واحدی از نمایندگی مهدی کروبی استعفا داد و اردشیر امیر ارجمند سخنگوی میر حسین موسوی نیز عملاً نتوانسته است نیروهای هوادار جنبش را بسیج و هدایت کند. کوتاه سخن آنکه بیت رهبری٬ سپاه و بسیج موفق شدند با به کار گرفتن همه ابزارهای ممکن ولایتی٬ از شکنجه و زندان و تجاوز گرفته تا سانسور و فیلترینگ اینترنتی  جنبش سبز را مهار کنند.

خودکشی دستجمعی 
اما محسن سازگارا از چهره‌های اپوزیسیون هنوز دست بردار نیست و نمی‌خواهد بپذیرد که جنبش سبز فروکش کرده است. محسن سازگارا که می‌تواند مبلغ خوبی باشد متأْسفانه در پی فعل و انفعالاتی از برنامه‌های تلویزیون صدای آمریکا کنار نهاده شد و میلیونها مخاطب را از دست داد و اکنون صدای خود را از راه اینترنت به گوش مردم می‌رساند. او هنوز هم دستبند سبز بر دست دارد و به روی خودش نمی‌آورد که جنبش سبز به محاق رفته است. اما از آن شگفت انگیزتر روزنامه اینترنتی ابوالحسن بنی صدر است که همچنان “انقلاب اسلامی“ نام دارد.

سی و چند سال از انقلابی که اسلامی شد و بیشتر از یک انقلاب به یک خودکشی دستجمعی ملی شباهت پیدا کرد سپری شده است. اکنون دیگر کمتر کسی به فکر انقلاب آنهم از نوع اسلامی‌اش است. مردم ایران بارها نشان داده‌اند که موافق راه‌های مسالمت آمیز هستند و علاقه‌ای به یک انقلاب دیگر و تبدیل ایران به یک سوریه یا عراق دیگر را ندارند. آن دسته از نیروهای مذهبی و ملی مذهبی که مخالف جمهوری اسلامی هستند به اصلاحات باور دارند نه به انقلاب. نیروهای غیر مذهبی اپوزیسیون هم یا مخالف اسلام هستند٬ یا مخالف انقلاب و یا مخالف هر دو آنها. بسیاری به اهمیت کار فرهنگی دراز مدت پی برده‌اند. اما ابوالحسن بنی صدر همچنان اصرار دارد نام روزنامه‌اش “انقلاب اسلامی در هجرت“ (دو واژه اخیر بسیار ریزتر هستند) باشد. البته گردانندگان این وبگاه توضیح می‌دهند که اکنون هدف‌های دیگری بر هدف‌های نخستین نشریه انقلاب اسلامی افزوده‌اند. آنان نوشته‌اند که مراد آنان از انقلاب اسلامی همانا “انقلاب در اسلام“ است اما برای خواننده‌ای که شیفته نظرات بنی صدر و همقطارانش نباشد این عبارت‌ها بیشتر به یک بازی با واژه‌ها شباهت دارد.  

فروش کالای جعلی به کمک ملی مذهبی‌ها 
ابوالحسن بنی صدر چهره ناشناخته‌ای بود که با خمینی به ایران آمد و همراه با ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده در بین مردم به “مثلث بیق“ مشهور شد. ناگفته نماند که صادق قطب زاده که در این میان چهره مرموزتری بود از همان نخستین ماه‌های پس از انقلاب رهبری گروه‌های چماقدار حزب اللهی را که به دفتر روزنامه‌های دگراندیش و گروه‌های چپ یورش می‌بردند در دست داشت. ابوالحسن بنی صدر٬ ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان اما چهره‌هائی بودند که روحانیت پیرو خمینی به آنان نیاز داشت تا بتواند با کمک آنان کالای خود را به بخش نیمه مدرن و کم و بیش مذهبی طبقه متوسط شهری بفروشد. صادق قطب زاده به آن سرنوشت تلخ دچار شد و به مهدی بازرگان بی حرمتی‌ها شد. رئیس جمهور بنی صدر هم ناچار به فرار از کشور شد و امروز عملاً تأثیری بر رویدارهای سیاسی ایران ندارد٬ اما به راستی دلیل وفاداری او به انقلاب اسلامی چیست؟


محسن سازگارا در اندیشه جنبش سبز

خمینی و پیروانش توانستند به کمک ابوالحسن  بنی صدر و مهدی بازرگان کالای خود را به بخش نیمه مدرن و کم و بیش مذهبی طبقه متوسط شهری بفروشند