۱۳۹۲ تیر ۵, چهارشنبه

آقا با همه جور کِش دادن مخالف است


حسن روحانی رئیس جمهور منتخب در کارزار تبلیغاتی‌اش چندین بار از هنرمندان نامدار از جمله محمد رضا شجریان نام برد. اخیراً نیز اعلام شد که به زودی از محمدرضا شجریان، محمود فرشچیان، پرویز پرستوئی، هما روستا و چند هنرمند دیگر در حضور حسن روحانی تجلیل خواهد شد. از آنسو رسانه‌های اصولگرا که هنوز در گیج و ویجی پساانتخاباتی هستند نمی‌دانند که آیا بایستی همچنان مانند زمان پیش از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری با حسن روحانی مخالفت کنند و او را وابسته به اصلاح طلبان و هاشمی رفسنجانی قلمداد کنند یا بایستی او را یک اصولگرای خودی جلوه دهند.

آقا موافق شجریان نیست
یکی از اقدامات تبلیغی و افشاگرانه اصولگرایان در راستای تضعیف حسن روحانی رئیس جمهور منتخب و تخطئه اندیشه و سلوک او، کوشش برای حمله کردن به محمدرضا شجریان یعنی یکی از هنرمندان محبوب روحانی است. حضرات اصولگرا نقل قولی از آقا، مقام معظم رهبری درباره آواز ربنای محمدرضا شجریان آورده‌اند تا نشان دهند که خود آقا مخالف شجریان است و از اینرو بزرگداشت وی همانا عدم تبعیت از آقاست. این نقل قول‌ها و نوشته‌ها عیناً و همزمان در ده ها سایت اینترنتی متعلق به اصولگرایان منتشر شده است.

حضرات اصولگرای حزب اللهی می‌گویند که "رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در ۱۳/۱۲/۱۳۷۰ در دیدار اعضاى گروه ویژه و گروه معارف اسلامى صداى جمهورى اسلامى ایران‌ به نکات جالبی درباره موسیقی مذهبی و اذان و مناجات‌های صدا و سیما اشاره کردند و نکاتی گفتند که متاسفانه اکنون بعد از گذشت ۲۰ سال هنوز به آنها توجه جدی نشده است."

از علی خامنه‌ای نقل می‌شود که بناهایى که شجریان خوانده و در ماه رمضان قبل از اذان مغرب مى‌گذارند، یک کار هنرى است. یک کار حالى نیست، مناسب نیست که بعد از اذان، کسى بخواهد آن‌طور چیزى را بگذارد، نه، بعد از اذان، به نظرم مى‌رسد که همین صداى معمولیِ مسجدىِ ما بهتر و مناسبتر باشد"

کِش ندهید!
علی خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنان خود درباره لحن دعاخوانی و قرآن‌خوانی گفته است: "اگر این دعاها را با سبک قرآن‌خوانىِ فارسى بخوانند، همین سبکى که در مسجدها مى‌خوانند، مطلوبتر است. آن آهنگ‌هاى کشیده خیلى مناسب نیست. البته همین دیروز یا پریروز بود که دیدیم بعد از اذان دعایى با لحن عربى خوانده شد که خوب و دلنشین بود، اما اگر بخواهند آن را بِکِشند، چیز مطلوبى نخواهد شد. البته استثناهایى هم وجود دارد".

کِش ندهید! غَلط بدهید!
قضیه حسن روحانی و محمدرضا شجریان اینجا فرع هستند. موضوع مهم آنست که حضرات اصولگرا نشان می‌دهند که آقا با هر گونه کِش دادن مخالف است، حالا چه این کِش دادن مربوط به قضیه اختلاس و ملاخورکردن چند هزار میلیارد تومان پول بی زبان باشد و چه قضیه مربوط باشد به کِش دادن صدا یا همان تحریر و چهچه زدن یا به عبارت مصطلح قاریان "گرداندن و غَلط دادن صدا در حنجره" و گلو. البته این قاریان در کِش دادن صدا و چهچه زدن ید طولائی دارند اما چون سر و کارشان بیشتر با عزاداری و اینجور چیزهاست ادا کردن واژه‌هائی مانند چهچه زدن برایشان چندان بی دردسر نیست.


خواهر اینقدر کِش ندهید!

۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ فرصت تاریخی برای خامنه ای

ستاد انتخابات در وزارت کشور مشغول اعلام گام به گام نتایج شمارش آرای ریاست جمهوری است. شمارش یک سوم از آرا نشاندهنده پیشتازی قاطع حسن روحانی در این انتخابات است. حسن روحانی با تیزهوشی و نکته سنجی در مناظره‌های تلویزیونی شرکت کرد و با جوانان شجاع و آزادیخواهی که در همایش‌های انتخاباتی وی شعار آزادیخواهی می‌دادند مخالفتی نشان نداد. حسن روحانی ناگهان از یک چهره حاشیه‌ای به پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری بدل شد. پیشتازی حسن روحانی حاصل پشتیبانی هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، بسیاری از میانه روها واصلاح طلبان، هواداران جنبش سبز، بسیاری از دگراندیشان، زنان و جوانان آزادیخواه و خیل ناراضیان است. همه رای دهندگانی که مخالف نظام هستند به حسن روحانی رای داده‌اند.

پیروزی حسن روحانی پیروزی میانه روی و امید است. پیروزی حسن روحانی در شرایطی صورت می‌گیرد که اصولگرایان و راست ارتجاعی تقریباً تمامی اهرم‌های قدرت را همچنان در ایران در دست دارند. فساد و سوء استفاده از قدرت در ساختار جمهوری اسلامی رخنه کرده و زندگی مردم هر روز دشوارتر می‌شود.

چند هزار زندانی سیاسی از جمله میر حسین موسوی، مهدی کروبی، نسرین ستوده و احمد زیدآبادی همچنان در بند هستند. صدها روزنامه و نشریه توقیف شده‌اند و هزاران عنوان کتاب پشت سد سانسور و ممیزی مانده‌اند. نویسندگان و هنرمندان ما از آزادی فعالیت و انتشار آثار خود برخوردار نیستند. حقوق مدنی مردم به رسمیت شناخته نشده است. سندیکاها، سازمان‌ها و تشکیلات مردمی محدود یا سرکوب شده‌اند. اقلیت‌های مذهبی در معرض محدودیت و محرومیت هستند. پاسخ مناسبی به درخواست‌های قومیت‌ها داده نشده است. کارشناسان و کاردانان یا گوشه نشین شده‌اند یا از کشور رانده شده‌اند. هزاران کارگر همچنان در انتظار پرداخت دستمزدهای پرداخت نشده خود هستند. سیاست خارجی جمهوری اسلامی همچنان ابزاری است برای حمایت از گروه‌های تروریستی و رژیم‌های غیر دمکراتیک و ایران در عرصه جهانی بیش از پیش منزوی شده است. ایران و ایرانیان در عرصه بین المللی به اشکال گوناگون تحقیر شده‌اند. تولید و کسب و کار در ایران با معضلات جدی روبرو شده، اقتصاد کشور به زانو در آمده است و تورم روزافزون زندگی روزمره را برای میلیونها ایرانی دشوار کرده است.

جامعه ای بدون توازن و انسجام
ایران جامعه ای بدون توازن و انسجام. نیروهای ارتجاعی از آزادی کامل برخوردارند اما آزادیخواهان دچار محدودیت و محرومیت هستند. بی اعتمادی بین مردم و نظام همچنان وجود دارد. نظام جمهوری اسلامی نماینده اقلیت محدودی از مردم است. ولی فقیه و ارگان های تحت کنترل وی همچنان دارای قدرت نامحدود هستند. سپاه پاسداران نفوذ گسترده‌ای در سیاست و اقتصاد کشور دارد. مجلس در کنترل اصولگرایان است و قوه قضائیه بازیچه ای است در دست نیروهای امنیتی.

فقدان برنامه مدون انتخاباتی
حسن روحانی مردی است میانه رو، زیرک، حسابگر و سیاس. حسن روحانی همانند دیگر نامزدها، فاقد یک برنامه منسجم و مدون انتخاباتی است آنهم در شرایطی که انتظارات و مطالبات مردمی که به وی رای داده‌اند عظیم و متنوع است. روحانی برای پاسخگوئی به انبوه مطالبات آزادیخواهان ایران راه دشواری در پیش دارد اما او می‌تواند با تکیه به آرای میلیونی راه مصالحه و مراوده را در صحنه سیاست ایران باز کند. حسن روحانی می‌تواند راه بازگشت نیروهای کاردان و سازنده به ساختار اجرائی کشور را باز کند و به گشایش گام به گام فضای سیاسی ایران یاری برساند.

فرصت تاریخی برای علی خامنه ای
برگزاری انتخابات بدون شلیک حتی ک گلوله نشانه مدنیت مردم ایران است. پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یک فرصت تاریخی است برای علی خامنه ای. پشتیبانی بیدریغ خامنه ای از اصولگرایان و تمامیت خواهان حزب اللهی در هشت سال گذشته نتایج فاجعه باری برای کشور داشته است. اگر خامنه ای ذره ای خرد داشته باشد باید درک کرده باشد که نه از حمایت اکثریت مردم برخوردار است و نه هواداران متملق و مجیزگوی وی به وی اعتقاد قلبی دارند. آنان هر یک در پشت سپر تبعیت از ولی فقیه دستورکار خود را به پیش می‌برند. آیا خامنه ای به خواست مردم ایران گردن خواهد نهاد و به افرادی که خواهان ایرانی آباد و آزاد هستند فرصت کار کردن خواهد داد؟


زنان و جوانان آزادیخواه ایران در همایش انتخاباتی حسن روحانی

۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

رای دادن در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ۱۳۹۲؟

ایران کشور تناقض‌ها، تضادها و تنش‌ها و سرزمین رویدادهای غیرمنتظره است. ادامه حاکمیت انحصارطلبانه تمامیت خواهان پیرو ولی فقیه و سپاه پاسداران اوضاع ایران را پیچیده‌تر و دستیابی به راه حل‌ها را دشوارتر می‌کند.

مناظره سوم بین نامزدهای ریاست جمهوری و مجادله تند و بیسابقه بین آنها که به وفاداری به ولی فقیه علی خامنه‌ای شهره هستند بیش از پیش آشکار کرد که هر یک از افرادی که در ظاهر سنگ وفاداری و سرسپردگی به ولی فقیه را به سینه می‌زنند در نهان دستور کار خود را دارند. آنها کوشش می‌کنند تا با مصونیتی که ابراز سرسپردگی به ولی فقیه به آنان می‌‌دهد، برای دستیابی به هدف‌های خود اقدام کنند. احزاب و سندیکاها در ایران از حق آزادی فعالیت برخوردار نیستند اما با این حال هر یک از چهره‌های سیاسی در جمهوری اسلامی در نهایت پاسدار منافع این یا آن گروه اجتماعی ذینفع مانند بازاریان، سپاه پاسداران، بسیج، روحانیون و غیره هستند.

 استفاده ابزاری ولی فقیه از سرسپردگان
بدون تردید اگر علی خامنه‌ای یک جو خِرد داشته باشد می‌داند که سرسپردگی افرادی مانند مصباح یزدی، نوری همدانی، احمد خاتمی، سعید جلیلی، محمد رضا نقدی و امثالهم نه به علت عشق خالصانه آنان به وی بلکه بیشتر به علت پیش بردن هدف‌های شخصی این حضرات است. آیا خامنه‌ای، بیت وی و سپاه با علم به این موضوع به استفاده ابزاری و مقطعی از این افراد ادامه خواهند کرد یا برای کاهش آسیب‌هائی که این افراد در بزنگاه‌های گوناگون می‌توانند به ولی فقیه و سپاه وارد کنند بر آن خواهد شد که ساختار حکومتی را تغییر دهند و برای نمونه حوزه اختیارات رئیس جمهور، مجلس و دیگر نهادهای انتخابی را به نفع بیت و سپاه محدودتر کنند؟ آیا خامنه ای ترجیح می‌دهد تا به برقرار کردن تعادل و توازن قدرت بین این گروه ها اکتفا کند؟

 خشت اول جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی رژیمی است که خشت اول آن با تقیه، دروغ، ظلم، تبعیض، عوامفریبی و خونریزی نهاده شد. اکنون با گذشت بیش از سه دهه، جنبه‌های ویرانگر ضد ایرانی و ضد مردمی این رژیم برای گروه‌های گستره‌تری از مردم آشکار شده است. اسلام اساساً با دمکراسی، انتخابات آزاد و حقوق شهروندی ناسازگار و در ستیز است. انتخابات در ایران یعنی انتخاب بین نامزد کمتر بد و بیشتر بد. هیچیک از شش کاندیدای باقیمانده پاسخگوی نیازهای ایران و ایرانیان نیست. اما تکتازی و انحصارطلبی ولایتمداران و نظامی امنیتی‌های راستگرا شرایط را برای ایران و ایرانیان آزادیخواه بیش از پیش دشوار خواهد کرد.

 ایران چکسلواکی خواهد شد یا یوگسلاوی؟
ادامه حکومت خامنه‌ای و سپاه ایران را هر روز به پرتگاه ویرانی و نابودی نزدیکتر می‌کند. ایران سال‌های پر التهاب و خطیری را در پیش دارد. تحریم‌های کمرشکن می‌تواند پیش درآمد و زمینه ساز یک جنگ ویرانگر باشد. ایران کشوری است با قومیت‌های گوناگون. کوچ و جابجائی مردم و پیوندهای خانوادگی در چند دهه اخیر باعث در هم آمیختگی قومیت‌های گوناگون ایرانی شده است. تجزیه احتمالی ایران مانند تجزیه چکسلواکی صلح آمیز نخواهد بود بلکه می‌تواند بسیار خونین‌تر و ویرانگرتر از فروپاشی یوگسلاوی باشد. سعید جلیلی و یارانش ایران را به سوی بحران، جنگ، ویرانی و تجزیه خواهند کشاند. پیامدهای ریاست جمهوری سعید جلیلی ویرانگرتر از آنچه خواهد بود که ریاست جمهوری هشت ساله محمود احمدی نژاد موجب شده است.

انتخاب بین وبا و طاعون؟
علی خامنه‌ای نشان داده است که اگر رئيس جمهور آینده مطیع نباشد، آماده است اختیارات وی را کاهش دهد. خامنه‌ای به گذار احتمالی از نظام ریاستی به نظام پارلمانی اشاره کرده است. وی پیشتر حوزه اختیارات مجمع تشخیص مصلحت نظام را نیز محدود کرده است. اما پرسش همیشگی آنست که آیا بایستی در انتخابات این رژیم شرکت کرد یا نه؟ انتخابات در جمهوری اسلامی آزاد نیست و احترام به حقوق شهروندی مردم در آن منظور نشده است اما آیا انتخاب شدن جلیلی، ولایتی، قالیباف یا روحانی پیامدهای یکسانی برای ایران و ایرانیان خواهد داشت؟

 انتخاب، انتصاب یا تغییر یک کارمند، یک بخشدار یا یک شهردار بر زندگی روزمره مردم اثر می‌نهد. بدیهی است که انتخاب این یا آن نامزد ریاست جمهوری تأثیر بزرگی بر زندگی تک تک مردم خواهد داشت. همه نامزدهای مورد تایید شورای نگهبان تابع ولی فقیه و دوستدار نظام هستند اما سعید جلیلی، علی اکبر ولایتی، محمد باقر قالیباف و حسن روحانی هر یک در چارچوب همین نظام یک سیاست متفاوت را اجرا خواهند کرد. سعید جلیلی به سوی تنش آفرینی، انزوا و اختناق بیشتر گام بر می‌دارد و حسن روحانی به سوی کاهش تنش و اختناق.

سردمداران رژیم از مدتها پیش سخن از مهندسی انتخابات رانده‌اند. تقلب در انتخابات جمهوری اسلامی نیز دور از انتظار نیست اما توسل به تقلب برای نظام هزینه دار است. توسل به تقلب از جمله باعث ریزش نیروهای صادق رژیم خواهد شد و مشروعیت جمهوری اسلامی را بیش از پیش کاهش خواهد داد. تقلب در انتخابات می‌تواند موجب پیامدهای غیر قابل پیش بینی دیگری نیز بشود.

رای به حسن روحانی
تغییر و تحول دمکراتیک در ایران مستلزم آگاهی رسانی و سازماندهی درازمدت است. از حسن روحانی نمی‌توان انتظار معجزه داشت اما رای به حسن روحانی گامی است در راستای محدود کردن راست‌ترین و ارتجاعی‌ترین جناح های حاکم در جمهوری اسلامی. کارمندان، کارگران، دانشجویان، دانشگاهیان، هنرمندان، جوانان، زنان، زندانیان سیاسی، اقلیت‌های قومی و دینی و همه ایرانیانی که تشنه آزادی و ثبات هستند با ریاست جمهوری حسن روحانی در شرایط نسبتاً بهتری قرار خواهند گرفت.


رای ندادن به حسن روحانی مهندسی انتخابات را برای رژیم آسانتر خواهد کرد
 
آیا جمهوری اسلامی خواهد توانست انتخابات را تماماً به سمت و سوی مطلوب خود هدایت کند؟

۱۳۹۲ خرداد ۱۶, پنجشنبه

انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ۱۳۹۲


مناظره دوم تلویزیونی

صدا و سیمای جمهوری اسلامی دور دوم مناظره‌های ریاست جمهوری را برگزار کرد. دور نخست این مناظره‌ها تبدیل شد به یک خنده بازار و مایه شوخی ملت، اما این بار صدا و سیمای بیت و سپاه من باب حفظ آبرو ترتیبی داد تا ضمن حفظ کنترل اوضاع از آبروریزی های تازه پیشگیری شود هر چند هدف صدا و سیما آنست که نامزدها خط قرمزهای رژیم را رعایت کنند، به مسائل اساسی کشور ورود نکنند و معضلات بنیادی جامعه مانند نقش سپاه و ولی فقیه و دیگر مسائل ریشه ای را مسکوت بافی گذارند. عملکرد هر یک از هشت نامزد ریاست جمهوری در این مناظره‌هاهم به نوبه خود جالب توجه بود.

محمد غرضی یکی از این نامزدهاست اما گویا هیچ کس نامزدی او را جدی نمی‌گیرد. غرضی نه پول دارد، نه پشتوانه، نه برنامه و نه حتی دو تا مشاور حسابی که به او نخ بدهند اما خوب گاهی جوگیر می‌شود و حرف زدنش تبدیل به جیغ و داد کشیدن می‌شود. اصلاً جای تعجب نخواهد بود اگر اهل و عیال او به سخن درآیند و اذعان کنند که حتی آنها هم نفهمیده‌اند که غرض محمد غرضی از نامزدی در این انتخابات چیست.

محسن رضائی که نامزد مادام العمر ریاست جمهوری است به مردم این امکان را می‌دهد تا اگر بخواهند در یکی از انتخابات بعدی به حرف‌ها و برنامه او توجه کنند. نامزدهای رقیب هم به همین ترتیب فرصت خواهند داشت جدال انتخاباتی با وی را به چهار یا هشت سال دیگر موکول کنند.

محمد باقر قالیباف نامزدی است که نه تنها خودش را جدی گرفته بلکه با اعتماد به نفس ناشی از حمایت بخش‌هائی از سپاه و نیروهای موجود در حاکمیت و با یک استراتژی و برنامه ریزی حساب شده وارد انتخابات شده است. در این وانفسای عدم احراز صلاحیت نامزدها و قحط الرجال انتخاباتی بی تردید قالیباف جدی‌ترین و زیرک‌ترین نامزد اصولگراست. پشتیبانان قالیباف از سه سال پیش به اینسو روی پیروزی وی در این انتخابات حساب باز کرده اند. نگاه کنید به نوشته پیشین در گویا و خموش.

محمد رضا عارف و حسن روحانی دو نامزد نیمه اصلاح طلب در موقعیت دشواری قرار دارند. آنها هم می‌خواهند به ولی فقیه ابراز سرسپردگی کنند و هم با شگردهائی مانند نام بردن از محمد خاتمی و هنرمندان محبوب مانند محمد رضا شجریان و اصغر فرهادی رای طبقه متوسط منتقد یا مخالف حاکمیت را جلب کنند.

سعید جلیلی فاقد آن استراتژی و عزم و اراده‌ای است که قالیباف از خود نشان می‌دهد یا به عبارت دیگر استراتژی اصلی سعید جلیلی ابراز بندگی بی قید و شرط به ولی فقیه است. او مخاطبان خود را محدود کرده است به ولایتمداران و مسجد محوران پیرو نظام. این سعید جلیلی یا چیزی بارش نیست یا بسیجی‌ها و امنیتی‌ها اطمینان زیادی به او داده‌اند که او را به عنوان پیروز از صندوق انتخابات بیرون خواهند آورد.

و اما جالب ترین چهره‌های مناظره دوم و تمامی این انتخابات علی اکبر ولایتی و غلامعلی حداد عادل هستند. توان این حیوانکی‌ها در کارزارهای تبلیغاتی و مناظره‌های تلویزیونی محدود است به اثر تریاکی که آن روز کشیده‌اند. از اثرات استعمال تریاک آرامش، انبساط خاطر و تخیلات مطبوع است. اهل منقل پس از استعمال تریاک دچار خیالات واهی می‌شوند و خود را دارای قضاوت هشیارانه و قدرت درک صحیح دنیای پیرامون تصور می‌کنند اما این اثر بیش از پنج شش ساعت دوام ندارد و پس از آن نوبت خستگی، خماری، کرختی و سستی است.

چه بسا به همین دلیل حداد عادل در هنگام بازدید از ساختمان شهدای رادیوی صدا و سیما در چارچوب بخشی از برنامه های تبلیغاتی خودش به ضبط کردن بیست پیام کوتاه سه دقیقه ای برای چهار شبکه رادیوئی پیام، اقتصاد، سلامت و فرهنگ اکتفا کرد. به این می‌گویند تقسیم هوشمندانه انرژی. اما برادران مسئول در سیمای جمهوری اسلامی با سازماندهی مناظره‌های تلویزیونی چندین ساعته موجبات خستگی و خماری علی اکبر ولایتی و به ویژه غلامعلی حداد عادل را فراهم آوردند. البته که به راه انداختن بساط منقل و وافور در پشت دکورهای سیمای جمهوری اسلامی چندان عملی نبود اما تیم مشاوران و همراهان ولایتی و حداد عادل می توانستند دستکم چند مثقال تریاک همراه خودشان داشته باشند تا این نامزدها بتوانند با بالا انداختن یک حبه تریاک اعلا نشئه و توپِ توپ مناظره تلویزیونی را ادامه دهند.
  
دست علی خامنه ای بر سر حداد عادل، توکا نیستانی

غلامعلی حداد عادل، اینجا بدون آنکه مدح خامنه‌ای را بگوید

مناظره انتخاباتی در جمهوری اسلامی، حسین صافی