۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

آیا جنبش اعتراضی مردم ایران رو به کاربرد خشونت می‌رود؟

بیش از شش ماه از جنبش اعتراضی مردم ایران می‌گذرد. صدای اعتراضات مسالمت‌آمیز زنان و مردان آزاده ایرانی در شهرهای کوچک و بزرگ شنیده می‌شود. رژیم جمهوری اسلامی که گاه و بیگاه با صرف هزینه‌های کلان از بودجه عمومی تظاهرات دولتی سازمان می‌دهد از آغاز با تظاهرات معترضان به نتیجه انتخابات مخالف بوده است و بالاترین مهره‌های جمهوری اسلامی با بهره‌گیری از رسانه‌های دولتی و نماز جمعه‌ها مخالفان و منتقدان را عوامل فریب خورده نام داده‌اند و آشکارا فرمان حمله و قلع و قمع آنان را داده‌اند اما مردم هشیاری که با شجاعت اعتراض خود را در خیابان‌ها بیان کرده‌اند و تمامی چهره‌های سرشناس یا ناشناسی که در ایران و بیرون از ایران به حمایت از این جنبش اعتراضی برخاسته‌اند نیز همواره بر عدم استفاده از خشونت تأکید کرده‌اند.

رهبران جمهوری اسلامی با توهین‌های پیاپی به مردم معترض آنان را خس و خاشاک، بزغاله و گوساله، عوامل فریب‌خورده بیگانه و یا منافق خوانده‌اند و کوشش داشته‌اند با اعمال خشونت و درگیری به آنچه که خود فتنه یا غائله می‌خوانند پایان دهند. فشار بی وقفه به معترضان، سرکوب، بازداشت، شکنجه، تجاوز و قتل معترضان باعث شده است که شعارهای مردم به تدریج رنگ تندتری به خود گیرد، چیزی که در واقع آشکار کننده خشم انباشته شده مردم در سه دهه گذشته است. اما آیا به راستی این جنبش یک مرحله مسالمت آمیز را سپری کرده و به خشونت گرائیده است؟

جنبش زنان، جنبش دانشجوئی و جنبش کارگری که از پایه‌های بنیادین جنبش ضد دیکتاتوری مردم ایران هستند و همچنین تمامی روشنفکرانی که از این جنبش سبز حمایت می‌کنند هیچیک طرفدار کاربرد خشونت‌ نیستند. گروه‌های سیاسی مانند چریک‌های فدائی خلق، مجاهدین خلق و دیگر گروه‌هائی که زمانی سخن از مبارزه مسلحانه می‌راندند، اکنون یا تغییر مشی داده‌اند و یا اساسأ حضور چشمگیر یا قابل توجهی در عرصه سیاسی ایران ندارند. امروزه حتی گروه‌هائی مانند کومله و حزب دمکرات کردستان هم مشی مبارزه مسلحانه را به کناری نهاده‌اند و از فعالیت سیاسی، فرهنگی و حقوق بشری سخن می‌گویند.

رژیم جمهوری اسلامی از آنسو ابتکار عمل را صرفاً به چماقداران بسیج، نیروهای امنیتی و روحانیون تندررو سپرده است. تشکیلات مخوف بسیج و سپاه با تمام توان به میدان می‌آیند تا مردم را سرکوب کنند. خامنه‌ای و نمایندگان وی در بسیج و سپاه، هیئت دولت و امامان جمعه در این شهر آن شهر در شش ماه گذشته از تهدید و ارعاب سخن رانده‌اند. بسیجی‌ها به روی مردم آتش گشوده‌اند و معترضان را عمداً با خودرو نیروی انتظامی زیرگرفته‌اند. تندروهای جمهوری اسلامی که پیوسته بر طبل جنگ می‌کوبند گوئی از کشتار گسترده مردم و حتی جنگ داخلی هم گریزان نیستند. بسیج و نیروی انتظامی حتی حرمت زنان را نیز نگاه نداشته‌اند و خشونت وحشیانه‌ای علیه زنان به کار برده‌اند.

اما در تظاهرات می‌بینیم که بخشی از مردم کوشش می‌کنند تا از افراد نیروی انتظامی و گارد در مقابل خشم مردمی که ماه‌ها و سال‌ها توسط همین نیروها سرکوب شده‌اند محافظت کنند. مردمی که در خیابان‌ها بر ضد دیکتاتوری تظاهرات می‌کنند هرگز از سلاح استفاده نکرده‌اند و به اموال عمومی آسیبی نرسانده‌اند، اما مردم حق دارند در برابر خشونت‌های بسیج و نیروی انتظامی از خود دفاع کنند. این بالاترین و پائین‌ترین قشرهای جامعه هستند که سمت و سوی یک انقلاب یا یک جنبش را شکل می‌دهند، نخبگانی که توان رهبری دارند و فرودستانی که چیزی برای از دست دادن ندارند و در لحظات سرنوشت‌ساز به خیابان‌ها می‌آیند. آنان این توان باقوه را دارند که یک جنبش را به یک انقلاب بدل کنند و یا در کنش متقابل با نیروهای سرکوبگر حاکمیت جنبش را به خشونت بکشانند. امروزه بسیاری از فرودستان و مردم حاشیه‌نشین شهرها عمدتاً در اردوی طرفداران ولی فقیه و احمدی نژاد هستند و یا هنوز فعالانه به جنبش سبز نپیوسته‌اند.

جنبش سبز یک حرکت گسترده مسالمت‌آمیز و مطالبه محور است. همانند اکثر جنبش‌های گسترده مردمی، انقلاب ۱۳۵۷ نیز در واقع یک حرکت مسالمت‌آمیز بود. هر چند شعار "رهبران ما را مسلح کنید" در هفته‌های آغازین بهمن ۱۳۵۷ در تظاهرات تهران شنیده شد اما انقلاب عمدتاً با قدرت‌نمائی در تظاهرات و اعتصاب‌های عمومی باعث سقوط رژیم پادشاهی شد. خمینی هم از پاریس وعده آزادی برای همه وامکان فعالیت حتی به کمونیست‌ها را می‌داد از فرماندهان ارتش شاهنشاهی دعوت می‌کرد که به مردم بپیوندند.

جمهوری اسلامی کار خود را با اعدام‌های شتابانه بر بام مدرسه علوی آغاز کرد و سپس با ایجاد بحران و کاربرد خشونت و اعدام‌های بی‌وقفه کوشش کرد تا مخالفان خود را یکی پس از دیگری حذف کند. اکنون نیز جمهوری اسلامی در تلاش است تا جنبش ضد دیکتاتوری مردم ایران را به خشونت بکشاند تا به سیاق معمول آنرا در خون غرق کند.




رفتار نیروهای انتظامی و لباس شخصی با مردم