دیروز
چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۱ بسیاری از رسانههای فارسی زبان از جمله روزنامه
جمهوری اسلامی خبر دادند که افراد سودجو
در استان اردبيل به وسيله كاميون در محلههای كم درآمد و حاشيه شهرها به طور
هماهنگ اقدام به فروش برنج هندی
در بستههای ۱۰ كيلويی به قيمت دولتی نمودهاند اما خريداران هنگام مصرف متوجه شدهاند این بستهها
حاوی مقداری جو مخلوط با مقداری ماسه است. فروشندگان متقلب دوره گرد توانسته بودند
با بلندگوهای دستی، صفهای طولانی
ايجاد کنند. به
گزارش خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در اردبيل،
این کلاهبرداریها بیشتر متوجه قشرهای محروم و
آسیب پذیر جامعه بوده است.
تقلب و رانتخواری
در ایران همه
چیز تقلبی پیدا میشود٬ از آبلمیو و
روغن و داروی تقلبی گرفته تا سیگار و مشروب و امامزاده تقلبی. سی دی تقلبی و
برنامه کامپیوتری تقلبی که جای خود دارد. تقلب در بین بازاریان و کسبه رایج است و مقامات دولتی و وابستگان آنان مشغول رانتخواری هستند. اما واقعاً چرا ایران و دیگر جوامع
اسلامی تا این درجه تقلب پرور و کلاهبردارساز هستند؟ ریشه این پدیده ناپسند در
کجاست؟ بدیهی است که تولید و توزیع و فروش اینهمه کالاها و خدمات تقلبی را نمیتوان
به آمریکا٬ انگلیس و اسرائیل نسبت داد. تجربه نشان داده است که هم میهنان ارمنی٬
زرتشتی٬ یهودی یا آسوری ما نیز معمولاً در چنین کلاهبرداریهائی دست ندارند. برای
ریشه یابی چنین پدیدههائی بایستی به سنن و سلوک جامعه اکثریت کشور توجه کرد. ایران
جامعهای است با اکثریت مسلمان و سالانه میلیونها نفر از شهروندان این کشور به
زیارت قبور پیامبر و امامانشان میروند، به عزاداری آن امامان مینشینند یا به یاد آنان مراسم
برگزار میکنند و نذری میدهند. اما بسیاری از همین
افراد ابائی از کلاهبرداری یا دروغ گوئی ندارند. البته پدیده فساد
و کلاهبرداری مختص ایران نیست. هر توریست یا مسافری که گذارش به مصر، تونس،
پاکستان، ترکیه یا دیگر کشورهای اسلامی افتاده شاهد تقلب، کلاهبرداری یا رشوه
خواهی گسترده فروشندهها، راننده تاکسیها، پلیسها و کارمندان دولت بوده است.
"الاسلام هو الحل"
شعار "اسلام
راه حل است" شعار بزرگترین و بانفوذترین گروه سنی یعنی اخوان المسلمين و شماری دیگر
از حزبها و گروههای اسلامی است. رهبران شیعه در ایران و خارج از ایران نیز پیوسته
ادعاهای مشابهی را مطرح میکنند. اسلامیها مدعیاند که برای همه مشکلات جوامع
بشری راه حل دارند و فراتر از آن بسیاری از روحانیان شیعه و سنی داعیه حکومت بر
جوامع خود را دارند اما همین روحانیان نه تنها در حل تضاد و کاهش نفرت دیرین بین
شیعه و سنی و کشتار شیعه و سنی توسط یکدیگر در عراق، پاکستان٬ سوریه٬ بحرین و
عربستان عاجز بودهاند، بلکه از رویاروئی با فساد و کلاهبرداری گسترده در بین
هواداران خود نیز عاجز بودهاند.
"و مکروا و مکر الله و
الله خیر الماکرین"
روحانیت
شیعه و سنی حتی حساسیتی نیز به فساد گسترده در بین پیروان خود نشان نمیدهند. چرا این
روحانیونی سنی و شیعه که اینهمه در مورد مسائلی چون حجاب، تعدد زوجات٬ رفتن یا
نرفتن زنان به استادیومهای ورزشی، رانندگی و دوچرخه
سواری زنان، ممنوعیت قمه زنی، غسل استحاضه و غسل نفاس و
امثالهم آنهمه وسواس و سرسختی نشان میدهند واکنش جدی به اینهمه تقلب و کلاهبرداری
در جوامع اسلامی نشان نمیدهند و در مواردی که ناچار به واکنش شوند نیز از یک
نصیحت ساده فراتر نمیروند. آیا از دینی که در
کتاب آسمانیاش از مکاری الله سخن میرود میتوان انتظار دیگری داشت؟
فساد در کشورهای شوروی
سابق
بر اساس گزارش سازمان
شفافیت بینالمللی کشورهای اسلامی در زمره فاسدترین کشورهای جهان هستند. تنها فقر
و بیسوادی را نمیتوان عامل وجودی چنین پدیدههائی دانست زیرا در کشورهای فقیر
غیراسلامی مانند تایلند، ویتنام، یا کشورهای نسبتاً فقیر اروپائی مانند یونان، پرتقال،
لیتوانی و یا در کشورهای دیگری که از دیدگاه مسلمانان
بلاد کفر نامیده میشوند اینهمه دروغ، تقلب و کلاهبرداری گسترده نیست. جالب توجه است که بر اساس گزارش سازمان شفافیت بینالمللی درباره شاخص
سالانه فساد در جهان، کشورهای اسلامی شوروی سابق مانند تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان
در زمره فاسدترین کشورهای دنیا هستند در صورتیکه فساد در کشورهای غیر مسلمان شوروی
سابق مانند استونی، لیتوانی، گرجستان و لتونی در سطح بسیار نازلتری قرار دارد.
کشورهای اسکاندیناوی یعنی سوئد٬ نروژ٬ دانمارک٬ فنلاند و ایسلند غیرمذهبیترین
و به اصطلاح سکولارترین کشورهای دنیا هستند. شمار بسیار اندکی از مردم این کشورها
به دین و خدا باور دارند و میزان مراجعه به کلیسا و پیروی از رهبران دینی در این
کشورها بسیار اندک است. اما بر اساس گزارش سازمان شفافیت
بینالمللی کشورهای اسکاندیناوی
دارای کمترین میزان فساد هستند و این کشورها پیوسته جزء ده کشور دارای کمترین فساد
در جهان هستند. رشوه دهی و رشوه خواهی آنچنان در این کشورها نادر است که شاید
بسیاری شهروندان در سراسر زندگیشان با آن برخورد نکنند. مهاجران که معمولاً دارای
تحصیلات و درآمد پائینتر و شبکه ارتباطی ضعیفتری هستند یا به زبان این کشورها
تسلط یا در مواردی آشنائی ندارند نیز در این مورد استثنا نیستند و در معرض کلاهبرداری
قرار نمیگیرند.
تلنگر به بشقاب چینی
نزدیک به سی سال پیش برای نخستین بار برای خریدن چند بشقاب چینی به یک چینی
فروشی در شهر لوند سوئد رفتم. پس از انتخاب بشقابهای مورد نظر به سوی صندوق رفتم.
زن جوانی که پشت صندوق ایستاده بود پیش از بسته بندی بشقابها و دریافت پول٬ تک تک
بشقابها را به دقت نگاه کرد و سپس به لبه بشقابها تلنگر زد و به صدای آن گوش داد و
آنها را رو به چراغ سقفی نگاه داشت تا مطمئن شود که یک بشقاب ترک خورده به من
مشتری داده نشود. تجربه من از نخستین مراجعه به ادارههای سوئدی تا به امروز نیز نشان
داده است که مهمترین موضوع برای یک کارمند در این کشور انجام وظیفه و ارائه خدمات
است. یک کاسب یا مغازه دار سوئدی در صورت کسادی کسب و کارش٬ بستن مغازه یا حتی ورشکستگی
را به تقلب و فریب دادن مشتری ترجیح میدهد. کلاهبرداری و فریب مشتری یا ارباب
رجوع چیزی است که به مخیله اکثریت قریب به اتفاق سوئدیها٬ نروژیها٬ فنلاندیها٬
دانمارکیها٬ ایسلندیها٬ آلمانیها٬ هلندیها٬ اتریشیها٬ سوئیسیها و ... رجوع نمیکند. همه اینها
در کشورهائی که بیدینترین و بیخداترین مردم دنیا را دارند.
موعظه هزار ساله روحانیون مسلمان به پالایش جامعه و رواج معنویات و ارزشهای اخلاقی کمکی نکرده است.