آزادی هر انسان
دربندی و به ویژه آزادی هر ایرانی موجب شادمانی است. نیروهای اپوزیسیون سوریه
اخیراً ۴۸ ایرانی که شماری از افسران سپاه در بین آنان بودند را آزاد کردند.
نیروهای اپوزیسیون سوریه موفق شدند با گروگان گیری این افسران سپاه بیش از دوهزار
تن از یاران خود را از زندان بشار اسد آزاد کنند. اما موضوعی که در ورای آزادی این
افسران گریان و زبون سپاه پاسداران دارای اهمیت است٬ بازجوئیهای مفصل و تخلیه
اطلاعاتی این افسران است. این افسران زبون دیگر هیچ ارزش اطلاعاتی برای کشورهای
مخالف جمهوری اسلامی نداشتند. بازجوئیهای مداوم و سیستماتیک و تخلیه کامل اطلاعاتی
این افسران باعث شد که آنها هر چه میدانستند
به زبان بیاورند و در اختیار بازجویان خود قرار دهند. اما اینهمه گریه و زبونی
چرا؟ کمتر دیدهایم که گروگانهای آمریکائی و انگلیسی و غربی اینگونه خوار و زبون شوند
و اینهمه ضعف از خود نشان دهند. این پاسداران ضعیفکش از رکسانا صابری هم ضعیفتر
هستند.
ابراز وفاداری
رژیم به پاسداران و اطلاعاتیها
جمهوری اسلامی ولایت
فقیه نمیتوانست به سرنوشت این پاسدارها بیاعتنا بماند. جمهوری اسلامی تمام توان
خود را به کار برد و هر چه لازم بود به این کشور و آن کشور باج داد تا این
پاسداران را آزاد کند تا به این ترتیب به پاسداران٬ بسیجیها و اطلاعاتیهای خود و
سرسپردگان خود در عراق٬ لبنان٬ افغانستان٬ بحرین٬ یمن و غیره نشان دهد که از هیچ
کاری برای دفاع از آنان خودداری نمیکند. اما البته جمهوری اسلامی تکلیف خود را با
این پاسدارها تمام شده تلقی نمیکند.
افسران زبون
سپاه
گریه و زبونی این
افسران میتواند نشاندهنده سرنوشت شوم این افسران نیز باشد. اینها از یک زندان
آزاد شدهاند اما با ورود به ایران دچار زندان و اسارت دیگری خواهند شد. سپاه
پاسداران و اطلاعات سپاه دیگر هرگز به این افسران اعتماد نخواهد کرد و ورود آنها
به ایران٬ پس از مراسم ظاهری استقبال در فرودگاه٬ به معنای بازجويیهای مکرر و
انزوا یا حتی حبس و نابودی این پاسداران مفلوک خواهد بود. این پاسداران آزاد شده به
این موضوع وقوف کامل دارند.
این افسران آزاد شده سپاه نگرانند. آنها میدانند که چه سرنوشت شومی در ایران در انتظار آنان است