جمهوری اسلامی با تحمیل اسلام ناب محمدی و تشیع ولایتی به همه مردم٬ زمینه را
برای گریز از اسلام فراهم کرده است. گروهی از جوانان از اسلام گریزان شدهاند و
بسیاری در پی آرامشی هستند که اسلام و تشیع تمامیت خواه از آنان سلب کرده است. کلیساهای
خانگی در گوشه و کنار کشور گسترده شدهاند و آخوندهای شیعه فریاد و شکوه سردادهاند
که جوانان شیعه ایرانی زرتشتی٬ مسیحی یا بودائی میشوند.
اسلام ابزاری برای حفظ اخلاقیات؟
در این میان پارهای دلسوزان که چه بسا خود دل در گرو اسلام ندارند با اشاره
به سست شدن بنیادهای اعتقادی مردم و فرو ریختن ارزشهای اخلاقی٬ نسبت به پیامدها و
آسیبهای "هُرهُری مذهبی" شدن و به اصطلاح بی بند و باری مردم هشدار میدهند
و استدلال میکنند که پایبندی به اسلام راه چاره حفظ ارزشهای اخلاقی در جامعه است.
این موضوع از آنرو محل تردید است که تجربه هزار و چند صد ساله جوامع اسلامی نشان
داده است که چنگ زدن به ریسمان اسلام نه تنها به معنای رواج ارزشهای اخلاقی در
جامعه نیست بلکه منجر به بسط و توجیه و تقدیس بی اخلاقی٬ خشونت٬ ریاکاری و زهد
دروغین میشود. ادامه پایبندی و سرسپردگی به دینی که مروج تبعیض و تقدیس کننده خشونت
است هرگز نمیتواند چاره ساز معضلات اخلاقی و ارزشی جوامع باشد. اما برای آنان که
در جستجوی اخلاقیات و معنویات هستند، آئین زیبای زرتشتی که دارای ریشه
ایرانی است و نیز بودائیگری میتواند گزینههای
مناسبی باشد.
ستاد صیانت آثار فرهنگی یا ستاد تمامیت خواهی؟
بودائیگری (بودیسم٬ بوداگرایی یا آئین بودا) در ایران ساسانی در کنار
دین زرتشتی وجود داشته و
پیروانی داشته است. بودائیگرایی در خراسان بزرگ و افغانستان امروزی ریشه گرفته بود
اما بعدها با ورود اسلام به تدریج بودائیها و نیایشگاههای بودایی نابود شدند. طالبان
افغان در ۲۱ مارس ۲۰۰۱ مجسمههای بزرگ بودا در بامیان را که از آخرین بازماندههای
دوران رواج بودائیگری در این سرزمین بود منفجر کردند. ستاد صیانت از آثار فرهنگی
در ایران در ۲۸ بهمن ۱۳۹۱ نیز اعلام کرد که مجسمههای بودا از "مصادیق تهاجم فرهنگی" است و گشتهای بازرسی این مجسمهها
را از فروشگاهها جمع آوری میکنند.
دینی بدون حجاب اجباری و پرستش سنگ و آهن
بودائیگری دینی است متفاوت
با دینهای سه گانه ابراهیمی، یهودیت، مسیحیت و اسلام. بودائیگری دینی است بدون یک خدای متعال٬ بدون روز قیامت و بدون
وعده جزا و عذاب دردناک الهی٬ دینی بدون جهاد و جنگ مقدس٬ دینی بدون قربانی کردن
جانوران، دینی بدون ختنه و حجاب اجباری، دینی بدون زیارت قبور و پرستش سنگ و آهن و
مس ضریح مردگان، دینی بدون ریا و تظاهر به تقوا و دینی بدون یک طبقه روحانی استثمارگر
و غیر پاسخگو!
- - -
بودائیگری (بوداگری٬ بودائیسم، آئین بودا) و تفاوت
آن با دینهای دیگر
۱. هیچ خدای قادر متعالی در بودائیگری وجود ندارد و هیچ نیروئی وجود ندارد که
در روز قیامت به انسانها پاداش و جزا بدهد.
۲. بودائیگری آنچنان دینی نیست که در آن از شما انتظار برود که به نیروی خاصی
اعتقاد داشته باشید و به یک نیروی ماوراء طبیعی ارادت و عبودیت داشته باشید.
۳. هیچ اندیشهای درباره رستگاری اخروی در بودائیگری وجود ندارد. بودا یک ناجی
نیست که شخصاً ناجی انسانها باشد. یک بودائی که به بودا روی میآورد، به بودا به
عنوان راهنمائی برای پاکی مینگرد و از اینرو نسبت به بودا عبودیت ندارد. یک
بودائی چنین باور ندارد که صرفاً با پناه بردن به بودا و یا صرفاً با باور داشتن
به بودا میتوان به پاکی دست یافت. نیروی بودا در این نهفته نیست که ناپاکیهای
دیگران را از میان ببرد.
۴. بودا محصول حلول روح یک خدا نیست (آنگونه که پارهای از هندوها ادعا
دارند). رابطه بین بودا و یک پیرو بودا، رابطه بین یک آموزگار و یک شاگرد است.
۵. مسئولیت رهائی و آزادی هر انسان بر عهده خود اوست. بودائیگری خواستار
اعتقاد کورکورانه پیروان خود نیست. بودائیگری اهمیت فراوانی برای اعتقاد به خود،
انضباط فردی و کوشش فردی قائل است و تأکید ویژهای بر این ویژگیها دارد.
۶. پناه بردن به "سه جواهر" یعنی بودا، داما Dhamma و سانگا Sangha به معنی تسلیم کردن خود و یا اعتماد
کامل به یک نیروی خارجی یا یک نیروی سوم به منظور دریافت کمک برای رستگار شدن
نیست.
۷. داما Dhamma (آموزه
بودائیگری) وجود دارد و پا برجاست، صرفنظر از آنکه پیروان بودا وجود داشته باشند
یا نه. بودای تاریخی ما این آموزه درباره حقیقت جهانی را کشف کرد و آنرا در اختیار
همه موجودات دیگر نیز نهاد. وی نه منشاء این آموزه است و نه پیامبر یک خدای قادر
متعال که فرستاده شده است تا این آموزه را از سوی آن خدا به دیگران انتقال دهد.
۸. همه موجودات زنده میتوانند خودشان در وقت مناسب یک بودا (یک موجود آگاه) شوند،
به شرط آنکه این آموزه را با جدیت اجرا کنند و به پاکی ذهن دست یابند (بدون گمراهی
و رنج).
۹. برترین هدف در بودائیگری برای آنان که این آموزه را با جدیت اجرا میکنند٬ آگاهی
و یا آزادی از سامسارا Samsara است، نه رفتن به بهشت.
۱۰. کارما (کاما) (Karma (kamma و نیروهای کارما، ستونهای بنیادی
بودائیگری هستند. آنها با دقت بسیار تشریح و توضیح داده میشوند. کارما معطوف است
به یک تفکر ماوراءالطبیعی درباره کردارهای ما و پیامدهای آن کردارها. این قانون
کارما معضل رنج و رمز و راز آنچه را که در برخی دینها سرنوشت و قضا و قدر نامیده
میشود و همچنین موضوع نابرابری آشکار بین انسانها را توضیح میدهد.
۱۱. نوزائی یک اندیشه کلیدی دیگر در بودائیگری است که با کارما گره خورده است.
در بودائیگری یک تفاوت ظریف بین نوزائی و تناسخ وجود دارد. بودائیگری تئوری انتقال
یک روح جاویدانِ خلق شده از سوی یک خدا یا یک نیروی الهی دیگر را مردود میداند.
۱۲. مفهوم "متا" metta (عشق فراگیر) و "کارونا" karuna (همدلی) معطوف به همه موجودات زنده است و حتی جانوران را نیز در بر میگیرد.
بودا قربانی کردن جانوران را به هر دلیلی ممنوع کرده است. در بودائیگری گیاهخواری
توصیه میشود اما اجباری نیست.
۱۳. بر این نکته تأکید میشود که بودائیگری از اکتفا کردن به نیکوکاری و
نیکوبودن فراتر میرود. نبایستی به این اکتفا کرد که تنها کارهای نیکو انجام داد
یا تنها در اندیشه انجام کارهای نیکو بود، زیرا در این صورت اینها نیز مبدل خواهد
شد به گونهای دیگر از نیاز و تمنا.
۱۴. بودائیگری به همه موجودات آگاه توجه دارد و نه به مانند دینهای دیگر،
تنها به انسانها. بودائیها زیستن جانوران و دیگر موجودات را در جهانهای دیگر در
"سامسارا" را نیز میپذیرند.
۱۵. هیچ اندیشهای درباره "جنگ یا جهاد مقدس" در بودائیگری وجود
ندارد. کشتن به معنای نقض یکی از مقررات بنیادی است. کشتن یک انسان دیگر به نام
دین و یا بر مبنای دستور یک رهبر دینی و یا به دیگر دلائل دینی مطلقاً ممنوع است.
۱۶. رنج یکی دیگر از پایههای بنیادی بودائیگری است. این یکی از چهار حقیقت
اصیل است که با دقت تحلیل شده و توضیح داده شده است.
۱۷. اندیشه گناه یا موروثی بودن گناه در بودائیگری وجود ندارد و گناه را
نبایست با رنج یکی دانست.
۱۸. آموزههای بودائیگری هیچ توضیحی پیرامون آغاز و پایان وجود یا حیات هیچ
موجودی ارائه نمیدهد. در واقع امر هیچگونه علت آغازینی٬ برای نمونه در مورد پیدایش
حیات بشری در بودائیگری وجود ندارد.
۱۹. داما (آموزه بودائیگری) توضیحات
دقیق و مفصلی درباره آموزه "آناتا" غیر روح ارائه میدهد٬ بدین معنا که
مفهومی به نام روح در حیات وجود ندارد.
۲۰. بودا دانا بر همه چیز است اما
واجد قدرت مطلق نیست. وی توانائی انجام بسیاری آزمونها را دارد٬ اما بودا مدعی
نیست که آفریننده حیات یا کیهان باشد.
۲۱. "پانا" Pañña یا خردمندی دارای اهمیت فراوانی
در بودائیگری است. بودا به ما آموزش داد که احساس همدردی را در تعادل با خردمندی
نگاه داریم٬ تعادل بین احساس (اعتماد) و خردمندی (تفاهم درست).
۲۲. در سنت بودائی دراندیشیدن meditation
(خلسه٬ مکاشفه٬ مدیتیشن) دارای اهمیت است. در حالی که اکثر دینها شکل
ویژهای از دراندیشیدن (خلسه٬ مکاشفه٬ مدیتیشن) را مطرح میکنند که نمادی از ذهنیت
است اما بودائیگری بینش vipassana
دراندیشیدن (خلسه٬ مکاشفه٬ مدیتیشن) را به عنوان ابزار توانمندی
برای کمک به آزادشدن و آگاهی عرضه میکند.
۲۳. زنجیره علت و معلولی paticcasamuppada
آموزه مهم دیگری در بودائیگری است. بر اساس این آموزه پدیدههای روانی
و بدنی که حیات فردی را تشکیل میدهند درهم آمیختهاند و لازم و ملزوم یکدیگرند. زنجیره
علت و معلولی همچنین نشان میدهد که موجودات آگاه در "سامسارا" Samsara درهم آمیخته هستند.
۲۴. موضوع جهنم در بودائیگری تفاوت زیادی با دینهای دیگر دارد. جهنم در
بودائیگری مکانی برای محکومیت دائم و اقامت همیشگی نیست٬ یعنی آنچنانکه در دینهائی
که یک "خالق متعال" دارند. جهنم در بودائیگری تنها یکی از شش جهان
سامسارا٬ و بدترین جهان در بین سه جهان نامطلوب است. اما در عین حال شمار بی
پایانی جهنم در کیهان بودائی وجود دارد.
۲۵. "سامسارا" یک مفهوم بنیادی در بودائیگری است و به معنای "چرخه
گردش دائم" است. این چرخه گردش نوزائی تنها هنگامی پایان خواهد یافت که یک موجود
آگاه به "نیبانا" nibbana دست یابند٬ و آنگاه یک پایان واقعی کارما٬ عادتها و رفتارهای معمولی٬ ناپاکیها
و کجرویها خواهد بود. دینهای دیگر درباره یک آسمان٬ یک زمین و یک جهنم موعظه میکنند
اما این یک دیدگاه در مقایسه با سامسارای بودائیگری بسیار کوته بینانه است. بر
اساس "سامسارا" آسمان دارای ۲۸ طبقه است که تنها یکی از شش طبقه زیستگاهی
است.
ترجمه از متن اصلی
"بودائیگری و تفاوت آن با ادیان دیگر" نوشته ششتین یونهاگن.
Kerstin Jönhagen
http://www.dhamma.se/buddha/242.htm
ترجمه: راهی
راهبان بودائی روزانه مقداری خوراک از مردم دریافت میکنند.
تنها دارائی یک راهب بودائی شال دور بدن و کاسه غذای اوست.
راهبان بودائی حق ازدواج و حتی لمس کردن بدن زنان را ندارند.
راهبان بودائی حق ازدواج و حتی لمس کردن بدن زنان را ندارند.