زمین لرزه آذربایجان ویرانیهای گستردهای در شهرستانهای اهر، ورزقان و هریس در پی داشت. این زمین لرزه جان چند صد تن از هم میهنان ما را گرفت و هزاران تن را زخمی کرد. سیاستهای جمهوری اسلامی و ندانم کاریهای مسئولان نه تنها درد و رنج هم میهنان ما را کاهش نداد بلکه ابعاد درد و رنج مردم را نیز افزایش داد. جمهوری اسلامی با خودداری از پوشش خبری این زمین لرزه حتی از کوششهای مردمی برای کمک به آسیب دیدگان نیز پشتیبانی نکرد. در ایران جمهوری اسلامی کمتر چیزی سر جای اصلیاش است. این روزها مشغولیت فکری رهبر مسئله تولید مثل مردم است. رئیس جمهور هم اگر در سفر استانی نباشد یا به سازمان ملل میرود یا به عربستان. دیگر مسئولان هم هر یک دغدغه نامربوط دیگری مانند زمین خواری و دریافت وام بانکی و خرید و فروش دلار دارد. از آنسو هنرمندان و قهرمانان کشور مانند علی دائی و حمید سوریان به تکاپو میافتند و یا کمکهای مردمی را گردآوری میکنند و به قربانیان زمین لرزه میرسانند و یا مدالها و جوایز خود را به زلزله زدگان تقدیم میکنند.
کمک به قربانیان یا اخلال در اجرای احکام الهی؟برای یافتن علت بی توجهی و سهل انگاریهای رژیم به رنج انسانها و ویرانیهای ناشی از زمین لرزه و دیگر فاجعههای طبیعی بایستی به آبشخور اسلامی این رژیم توجه کرد. آخوندها و موعظه گران جمهوری اسلامی بارها و بارها از منبرها و بلندگوهای دولتی و نیمه دولتی خود گفتهاند که فاجعههای طبیعی مانند سیل، توفان شن و زمین لرزه عذاب و مجازات الهی است و نتیجه مستقیم بی ایمانی مردم به الله و ائمه، بی حجابی، بد حجابی و عدم تبعیت مطلق از ولی فقیه است. نتیجه گیری منطقی چنین نگرشی آنست که کمک به رنج دیدگان و قربانیان بلایای طبیعی نه یک اقدام انسانی و یک وظیفه دولتی بلکه اخلال در اجرای احکام الهی است!
فارس و آذری
هیچ کس واکنش سریع بسیجیها و سپاهیهای رژیم در برابر تظاهرات برای دریاچه ارومیه را فراموش نکرده است. بسیجیها و سپاهیها مانند همیشه بدون وقفه خود را به تظاهرات کنندگان رساندند، صدها نفر را ضرب و جرح کردند و کوشندگان زیست محیطی را دستگیر و زندانی کردند. بی توجهی و کم توجهی جمهوری اسلامی در برابر زمین لرزه آذربایجان آنچنان بود که برخی بحث فارس و آذری را هم پیش کشیدند و ادعا کردند که گویا سهل انگاری رژیم به این علت بوده است که این زمین لرزه در یک منطقه آذری نشین روی داده است. شهرستان بم یک منطقه فارس نشین است. آیا با گذشت چندین سال از زمین لرزه بم این شهرستان بازسازی شده است؟بی تردید دغدغه آیت اللههای جمهوری اسلامی فارس بودن یا آذری بودن این و آن نیست. آنها هم دشمن فارس هستند و هم دشمن آذری. جمهوری اسلامی پس از جنگ اسرائیل و حزب الله لبنان با شتاب به یاری آسیب دیدگان لبنان رفت و با هزینه کردن میلیونها دلار همه ویرانیها را آباد کرد و به تک تک آسیب دیدگان حزب الله لبنان نیز کمک نقدی پرداخت کرد. حزب اللهیهای لبنان که بیشترین کمکها را از جمهوری اسلامی دریافت میکنند نه فارس هستند و نه ایرانی.
پس از زمین لرزه آذربایجان احمدی نژاد رئیس جمهور این رژیم با شتاب به عربستان سفر کرد. علی خامنهای رهبر این رژیم نیز آنقدر سکوت و تعلل کرد که پاپ هم فرصت کرد پیش از وی پیام دهد. اما فشار افکار عمومی بیشتر از آن بود که گردانندگان جمهوری اسلامی در تصور خود داشتند. علی خامنهای نخست هزاران سپاهی و بسیجی را روانه منطقه کرد و با امنیتی کردن منطقه مانع از کمک رسانیهای مردمی شد و پس از گذشت چند روز همراه با عکاسها و فیلمبردارهای بیت از منطقه بازدید کرد. اما آیا این بازدید به اصطلاح سرزده از رنج و درد مردم مصیبت دیده اهر، ورزقان و هریس خواهد کاست؟ تجربه زمین لرزه بم در این مورد به ما چه میگوید؟
کمک به قربانیان یا اخلال در اجرای احکام الهی؟
مردم رنجدیده آذربایجان غربی
آیت الله ها این مصیبت ها را نتیجه بی ایمانی و بد حجابی می دانند