جمعهگردیهای اسماعيل نوریعلا
داستان خانوادهی سحابی، از آن پدر بزرگ استوار و مبارز گرفته تا اين نوهی خستگیناپذير و درهم شکسته، داستان غمناک کسانی است که پشت به دستآوردهای عصر مدرن، پشت به حکومتی سکولار و مبتنی بر حقوق بشر (که خيلیها نويدش را در انقلاب ضد استبدادی ۵۷ جسته بودند)، میانديشيدند که با دادن زمام حکومت به دست مذهب و مکتب میتوان بهشت موعود را بر همين زمين کهنه ساخت و پرداخته کرد. آنان مردان و زنانی شريف و مبارز اما متوهمی بودند که اکنون چون نيک نظر میکردند چيزی جز پر خويش را بر زخم جانکاه خود نمیديدند و يقيناً گهگاه مجبور میشدند که ـ لااقل در دل خود ـ زمزمه کنند که: "از ما است که بر ما است".
تمامی این مقاله اسماعيل نوریعلا در "خبرنامه گویا" یا در "پویشگران".