اتاقهای فکر ولایت فقیه و سپاه تاکنون در مهارکردن موجهای اعتراضی مردم ناتوان بودهاند. اعمال خشونت و کشتار معترضان باعث افشا شدن چهره نظام شد و دامنه اعتراضات را گستردهتر از پیش کرد. آخرین ترفندهای نظام جعل یک نامه از سوی گروهی از ارتشیان و دیگری ادعای پاره کردن عکس خمینی است. اینها آخرین ترفندهای نظام برای مهار بحران گسترده در کشور است.
جمهوری اسلامی در ایجاد و مدیریت بحرانهای هدایت شده ید طولائی دارد. حمله به سفارت آمریکا، ادامه بیمورد جنگ، فتوای قتل سلمان رشدی و صدها بحران کوچک و بزرگ دیگر از جمله بحرانهای هدایت شدهای بودهاند که نظام با بهرهگیری از آنها توجه عموم را از مسائل اصلی به مسائل فرعی منعطف کرده است.
کارکردِ نامه جعلی منتسب به ارتش، وادارکردن ارتش برای تبری جستن از اصلاح طلبان و معترضان و نیز تلاشی برای تشدید کنترل سپاه و بسیج بر ارتش است. ادعای پاره کردن عکس خمینی نیز ترفندی است برای بدست گرفتن ابتکار عمل و جهت دادن رویدادها در مسیر مورد نظر حاکمان جمهوری اسلامی. گوئی پاره کردن عکس یک مرده از ضرب و جرح، به زندان انداختن، تجاوز و کشتار جوانان، اقتصاد بیمار، محیط زیست فاجعه بار و دیپلماسی منزوی و مفلوک جمهوری اسلامی مهمتر است، اما آرایش نیروها در ایران چنان است که در پی کارزار گسترده رسانههای دولتی، گروههای گوناگون از بسیجیها، مسجدیها، طلاب و بازاریها گرفته تا کارمندان بانکها و دانشآموزانی که سالها پس از مرگ خمینی به دنیا آمدهاند، به این و آن نمایش تبلیغاتی کشانده خواهند و شعارهای مداحان و شعاردهندگان حرفهای را تکرار خواهند کرد. پیامدهای سیاسی این ترفندها به تعادل نیروها در کشور بستگی دارد اما بدون تردید مشمئزکنندهترین پیامد این نمایشات براه افتادن موج تازهای از ظاهرسازی و ریاکاری در کشور خواهد بود.