در سالهای اخیر اصطلاحی رایج
شده است به نام " ماله کش دینی". این اصطلاح کم و بیش به همان افرادی
اطلاق میشود که نواندیشان دینی یا روشنفکران دینی نیز نامیده میشوند و اشاره
دارد به افرادی مانند مرتضی مطهری، مهدی بازرگان، علی
شریعتی، عبدالکریم سروش، محسن کدیور، عبدالعلی بازرگان و عطاالله مهاجرانی.
ماله کش دینی کسی است که کژیها
و کاستیهای دین خود را منکر میشود یا تعبیر و تفسیر امروزی
و قابل قبولتری از آنها به دست می دهد. ماله کش دینی کسی است که ساعتها برای شما سخنپردازی میکند
تا ثابت کند که عایشه در هنگام ازدواج با محمد ۹ ساله نبوده بلکه دستکم ۱۸ سال سن
داشته یا علی ابن ابیطالب منطقاً نمیتوانسته آنهمه آدم را ظرف فلان مدت کشته
باشد. ماله کش دینی با بازگو
کردن انبوهی آیه و حدیث و نقل قول به زبان عربی از این محدث و آن راوی برای شما
ثابت میکند که پاسخ همه شبهات بشری و اسرار همه علوم، از زمین شناسی و فیزیک کوانتوم
و میکروبیولوژی گرفته تا نانوتکنولوژی در قرآن نهفته است و کافی است شما قرآن را
با دقت بخوانید تا به همه علوم دست بیابید. ماله کش دینی با استناد به قوانین
هیدرولیک و با نام بردن از میکروارگانیسمها ثابت میکند که احکام آب کر و نجاست
همگی مبنای علمی دارند. او از چند به اصطلاح دانشمند اروپائی و آمریکائی هم نام میبرد
که همگی تأیید کردهاند که غسل جنابت و غسل نفاس توجیه علمی دارند و سنت مبارک
ختنه اسلامی باعث پیشگیری از سوزاک و سرطان طحال میشود.
یک پا در سامرا و یک پا در
اورنج کاونتی
ماله کش دینی پیوسته دین خود
را میپیراید و میآراید. ماله کش دینی یک پا در سامرا و یک پا در اورنج کاونتی
دارد. او مشابهتهای غزوه خندق و نبرد نرماندی را دریافته و به شما ثابت میکند که
متفقین در واقع تاکتیکهای جنگی محمد را کپی کرده بودند. او فعل و انفعالات صدر
اسلام را با رویدارهای سیلیکون ولی پیوند میزند.
مخاطب ماله کش دینی دیپلم
به بالا
ماله کش دینی به بیسوادها و کم
سوادها کاری ندارد. مخاطب او افراد دیپلم به بالا هستند. ماله کش دینی زبان فرنگی
هم میداند و بر خلاف آخوندهای عمامه بر سر به ذکر احادیث و آیههای قرآنی به زبان
عربی اکتفا نمیکند. او در امور دینی و دنیوی مداقه میکند و با دینمداران و
دینسالارانی که زحمت پذیرفتن و درک دنیای نو را به خود نمیدهند در کشاکش و احتجاج
است. او از آخوند و ملا خرده میگیرد و با روشنفکران لیبرال و سکولار جدل میکند
اما از همه بحث و جدلها پیروز بیرون میآید زیرا هم خود را مسلط بر علوم اسلامی میداند
و هم از دانش مدرن بهره برده است. ماله کش دینی خطاکار نبوده و نیست و هیچگاه
اذعان نمیکند که روزی اشتباه کرده، به کژراهه رفته، به کشور و مردم خیانت کرده و
یا در تصفیه و کشتار دگراندیشان شریک بوده است. خمینی هنوز هم امام عظیم الشأن است
و دوران او دوران طلائی جمهوری اسلامی!
ماله کش دینی چه عبدالکریم
سروش، محسن کدیور، عبدالعلی بازرگان، عطاالله مهاجرانی یا چیز دیگری نام داشته
باشد همیشه خود را برحق میداند، چه آنزمان که او با تمام وجود به جمهوری اسلامی
خدمت میکرده و چه اکنون که از کشتی نظام دور مانده است.
آیت الله محمد مومن
فتوا نداده است
ماله کش دینی اسلام را بهتر از
آیات عظام و مراجع تقلید و لیبرالیسم را بهتر از جان
استوارت میل، جان لاک و آدام اسمیت میشناسد و در این خصوص سخنپردازیها و
قلمفرسائیها میکند، همانگونه که عطاالله مهاجرانی کوشش میکند با صغری کبری
چیدن و آسمان ریسمان بافتن به سبک آخوندی و حوزوی ثابت کند که واژه
"باهتوهم" به معنی بهتان زدن نیست و اصولاً آیت الله محمد مومن فتوائی با این مضمون صادر نکرده است که
"جائز بل ارجح است که به بددینان و بدعت گذاران تهمت زنا و لواط بزنیم تا از
میدان به در روند و از شرشان آسوده شویم".
استدلال در خدمت عبودیت
می گویند انسان مذهبی تعبدگرا
و استدلال گریزست، عبدی است که به حقیقت مطلق دست یافته است. انسان مدرن اما فردی است تعبد
گریز که شک میکند، میاندیشد، استدلال میکند و پرسش مطرح میکند. عبودیت در
برابر استدلال. ماله کش یا نواندیش دینی استدلال را در خدمت تعبد می گیرد! ماله کش
دینی یا همان نواندیش دینی درد دین دارد و هم و غمش آنست که دین را برای مردم زمانه
خودش تا حد ممکن قابل فهم و قابل قبول کند. دغدغه او حفظ دین است. ماله کش دینی در
پی آنست که انسانها بر اساس عقل و استدلال دین را بپذیرند. او با پشتک و وارو و
تردستی دین را به روز میکند و هدفش آنست که آندسته از انسانها که از دین تحمیلی
بیزارند بدون توسل به چوب و چماق به دین بگروند یا در چارچوب آن بمانند. اما توسل وی
به تعقل و استدلال که مفاهیمی ضد دینیاند خود نشانه ای است از اضمحلال دینمداری.