محمود احمدینژاد ناگهان از راه اندازی "صندوق آتیه فرزندان ایران زمین" خبر داد. به گفته وی دولت از ابتدای امسال با اختصاص یک میلیون تومان به هر نوزاد، یک حساب پس انداز برای او باز میکند و هر سال نیز صدهزار تومان به این مبلغ اضافه میکند. محمود احمدینژاد خواستار شده است که والدین نیز هر ماه دستکم بیستهزار تومان به این حساب اضافه کنند. جالب آنکه احمدینژاد این خبر ناگهانی را تقریباً یک ماه پس از آغاز سال داده است.
محمود احمدینژاد پیش از این بارها پیشنهاداتی مطرح کرده که هرگز به اجرا درنیامدهاند اما وی نماینده نظامی است که عادت به انتشار خبرهای ناگهانی و اعمال سیاستهای غیرکارشناسی و خلقالساعه دارد که در بسیاری موارد به سردرگمی مردم و انحراف افکار عمومی میانجامد. با این حال از فحوای سخن وی چنین بر میآید که فیل پرزیدنت احمدینژاد یاد هندوستان کرده است. او دوباره به یاد سالهای نخست پس از انقلاب افتاده و در پی آنست که با تشویق چندهمسری، تولید مثل مضاعف و انفجار جمعیتی نفوس مسلمانان و جنود اسلام و یا به عبارت دیگر شمار بسیجیان، سینهزنان و صدقهبگیرها را افزایش دهد.
جمهوری اسلامی سالها پیش با انقلاب فرهنگی استادان باسابقه جمعیت شناسی مانند دکتر مهدی امانی را از دانشگاهها پاکسازی کرد و سپس باقیمانده استادان و کارشناسان جمعیت شناسی را از سازمان برنامه اخراج کرد. احمدینژاد بعدها با تعطیل کردن سازمان برنامه و اخراج کارشناسان از جمله جمعیت شناسان راه را برای تصمیمات خلقالساعه خود و اطرافیانش هموارتر کرد. احمدینژاد و یاران خردگریز وی با بذل و بخشش بیبرنامه از بیت المال متوسل به عقبماندهترین گرایشات فکری در فقیرترین و عقبماندهترین قشرهای اجتماعی میشوند تا تفکر "هر آنکس که دندان دهد نان دهد" را رواج دهند.
محمود احمدینژاد پیش از این بارها پیشنهاداتی مطرح کرده که هرگز به اجرا درنیامدهاند اما وی نماینده نظامی است که عادت به انتشار خبرهای ناگهانی و اعمال سیاستهای غیرکارشناسی و خلقالساعه دارد که در بسیاری موارد به سردرگمی مردم و انحراف افکار عمومی میانجامد. با این حال از فحوای سخن وی چنین بر میآید که فیل پرزیدنت احمدینژاد یاد هندوستان کرده است. او دوباره به یاد سالهای نخست پس از انقلاب افتاده و در پی آنست که با تشویق چندهمسری، تولید مثل مضاعف و انفجار جمعیتی نفوس مسلمانان و جنود اسلام و یا به عبارت دیگر شمار بسیجیان، سینهزنان و صدقهبگیرها را افزایش دهد.
جمهوری اسلامی سالها پیش با انقلاب فرهنگی استادان باسابقه جمعیت شناسی مانند دکتر مهدی امانی را از دانشگاهها پاکسازی کرد و سپس باقیمانده استادان و کارشناسان جمعیت شناسی را از سازمان برنامه اخراج کرد. احمدینژاد بعدها با تعطیل کردن سازمان برنامه و اخراج کارشناسان از جمله جمعیت شناسان راه را برای تصمیمات خلقالساعه خود و اطرافیانش هموارتر کرد. احمدینژاد و یاران خردگریز وی با بذل و بخشش بیبرنامه از بیت المال متوسل به عقبماندهترین گرایشات فکری در فقیرترین و عقبماندهترین قشرهای اجتماعی میشوند تا تفکر "هر آنکس که دندان دهد نان دهد" را رواج دهند.
در روزهای اخیر بحثهای متنوعی درباره پیشنهاد ناگهانی احمدینژاد در رسانهها مطرح بوده است و پیآمدهای منفی اقتصادی و اجتماعی یک انفجار جمعیتی دیگر در ایران برشمرده شده است. بحث آنچنان بالا گرفته که حتی ناصر مکارم شیرازی هم ناچار به اظهارنظر شده و گفته است که "مسأله کنترل و محدود ساختن موالید" در شرایطی شرعاً مجاز است و افزایش جمعیت "جزء واجبات نیست". مکارم شیرازی ضمناً گفته است که مایل است "در موارد کنترل جمعیّت به جاى افزایش کمّى به سراغ افزایش کیفى رفت تا مسلمانانى عالم تر و کارآمدتر به جامعه اسلامى تحویل داده شود." (تابناک ۲۸ فروردین ۱۳۸۹). البته احمدینژاد و یارانش علاقهای به استدلال علمی و بحث منطقی ندارند اما این بحثها در بهترین حالت اثرات روشنگرانهای بر افکار عمومی خواهد نهاد و بسیاری مردم به پیآمدهای افزایش بی رویه جمعیت پی خواهند برد. اما بد نیست در اینجا تعبیر طنزپرداز نام آشنا ابراهیم نبوی نیز از تصمیم ناگهانی احمدینژاد ذکر شود:
"ایران را سراسر زایشگاه میکنیم."
سرنوشت این کودکان چه خواهد شد؟ آیا آنان به همان راهی خواهند رفت که احمدینژاد آرزو دارد؟