۱۳۹۳ مرداد ۵, یکشنبه

رابین فان پرسی در تیم ملی فوتبال ایران

رابین فان پرسی گلزن منچستر یونایتد و تیم ملی هلند در مسابقات جام ملت های آسیا همراه با تیم ملی فوتبال ایران به میدان خواهد رفت و به این ترتیب یکی از بزرگترین مشکلات تیم ملی فوتبال ایران یعنی کمبود یک گلزن قهار حل خواهد شد.

اگر به ظاهر بازیکنان تیم ملی فوتبال هلند توجه کنید، می بینید که آنها دو دسته هستند، یا بور و چشم آبی هستند، مانند  کلاس یان هانتلار، دیرک کویت و دالی بلیند و یا سیاه و موفرفری هستند که هلندی الاصل نیستند و در واقع از مستعمره های پیشین هلند آمده اند. اما در این میان یک نفر استثناء است، آنهم رابین فان پرسی است که موی سیاه و چشم های قهوه ای دارد و علتش هم آنست که او مسلمان زاده و ایرانی الاصل است.

کارکرد قابل قبول تیم ملی در مسابقات جام جهانی و بازده مثبت بازیکنانی ایرانی تربیت شده در اروپا، مانند اشکان دژآگه و رضا قوچان نژاد باعث شده است که مقامات جمهوری اسلامی و گردانندگان فدراسیون فوتبال توجه ویژه ای به یافتن و جذب این استعدادهای نهفه کنند و کوشش کنند این دسته بازیکنان را به تیم ملی فوتبال ایران جذب کنند.

بچه مسلمان های شیعه به جای پرتقالی بیخبر از اسلام
تاکنون این مربی تیم ملی فوتبال ایران، کارلوس کی روش بوده که ابتکار این کار را در دست داشته و با سفر به گوشه و کنار جهان این بازیکنان ایرانی تبار را پیدا کرده، ساعت ها با آنها گفتگو کرده و بالاخره آنها را متقاعد کرده است که به تیم ملی ایران بپیوندند. این بار نه یک پرتقالی نامسلمان و بیخبر از موازین شیعی بلکه افراد ولایتمدار، متعهد و مؤمن هستند که ابتکار عمل را در دست گرفته اند و آنها نیز تمرکز خود را نهاده اند بر بچه مسلمان هائی که عشق به امام حسین و حضرت ابوالفضل را در سینه دارند و گوش به فرمان ولی فقیه هستند.

حاج غلامحسین طواف سفلی پدر بزرگ رابین فان پرسی
پس از گل زیبای رابین فان پرسی به اسپانیا در مسابقات جام جهانی در برزیل، عکس هائی از پدر بزرگ رابین فان پرسی در رسانه ها منتشر شد و همین باعث شد که چند تن از معمرین قم در تماس هائی که با مسئولان گرفتند، اطلاع دهند که این پدر بزرگ رابین فان پرسی همان حاج غلامحسین طواف سفلی است که سال ها پیش از قم به خارج از کشور مهاجرت کرده است.

گروه هائی از روحانیون و شماری از مومنان شهر قم و دیگر شهرهای مذهبی ایران که از جور و ستم رضا شاهی به ستوه آمده بودند در همان سال ها ایران را ترک کردند و به عراق، لبنان، پاکستان، لیبی، مصر، بحرین، تونس و دیگر کشورهای اسلامی هجرت کردند اما شمار اندکی از آنان نیز با صلاحدید مراجع و علمای برجسته و به منظور بسط اسلام و فرهنگ تشیع به بلاد کفر مهاجرت کردند و مساجد و حسینیه هائی در شهرهای اروپائی بنیاد نهادند.

مهاجرت اجباری در دوران سیاه رضا شاهی
در دوران سیاه رضا شاهی، علاوه بر اعمال محدودیت بر روحانیون و کشف حجاب، با الگوهای ضد اسلامی که الهام گرفته از فرهنگ فاسد و منحط غربی بود، نهادهائی از جمله شهرداری، بهداری، دادگستری و دانشگاه تأسیس شد و شهرداری ها با تأسیس آب تصفیه لوله کشی شده تبلیغات کردند که آب کُر آلوده و غیر بهداشتی است. در آن سال های سیاه صدها دبستان و دبیرستان دخترانه و پسرانه در سراسر کشور تأسیس شد، تحصیلات ابتدائی اجباری شد و حتی همه ساکنان کشور مجبور به داشتن نام و نام خانوادگی و شناسنامه یا به اصطلاح آنروزی "سجل احوال" شدند. اینها تغییرات و تحولاتی بود که بر خلاف موضعگیری های صریح مراجع و روحانیون و به زور و اجبار حکومت پهلوی به اجرا در آمده بود و از اینرو بسیاری از روحانیون و مومنان ترجیح می دادند تا به جای ماندن در کشوری که در حال روبرتافتن از سنن ناب شیعی بود، راه هجرت را در پیش بگیرند.

حاج عسکر طواف سفلی (اسکار فان پرسی) پدر رابین فن پرسی
به گفته معمرین قم، حاج غلامحسین طواف سفلی که پدر بزرگ رابین فان پرسی است نیز از این دسته مومنان قم بود که تحمل حکومت سیاه رضا شاهی را نداشت و همانند بسیاری از روحانیون و متدینان در آن سال ها ایران را ترک کرد. تماس های حاج غلامحسین طواف سفلی با ایران در زمان پهلوی محدود بوده است به تماس های وی با بیت امام خمینی در عراق و با پاره ای از روحانیون نزدیک به ایشان. پس از انقلاب اسلامی نیز حاج غلامحسین طواف سفلی و فرزند ایشان حاج عسکر طواف سفلی ضمن حفظ تماس های خود با بیت امام خمینی و سپس با بیت امام خامنه ای و پرداخت سهم امام و خمس و ذکات، به دلایل معینی علاقه ای به رسانه ای شدن نداشته اند.

"فان پرسی" به زبان هلندی یعنی "از پارس"
حاج غلامحسین طواف سفلی با ورود به هلند در شهر روتردام اقامت گزید و حسینیه کوچکی در آن شهر تأسیس کرد که در واقع نخستین مسجد هلند بود. اگر چه حاج غلامحسین طواف سفلی همه جا خودش را با اسم اصلی اش یعنی غلامحسین طواف سفلی معرفی می کرد اما هلندی ها به زبان خودشان او را "فان پرسی" یعنی "از پارس" یا در واقع "از ایران" خطاب می کردند. کلمه "فان" در هلندی همان "فون" یا "فُن" آلمانی به معنی "از" است که در نام هائی مانند "فون براون"، "فون کارایان"، "فون تریر"، "فون دانیکن" و هزاران اسم دیگر اروپائی وجود دارد. حاج غلامحسین طواف سفلی هم پس از مدتی نام "فان پرسی" را پذیرفت و اکنون او و فرزندان و نوه های او به این اسم مشهور هستند، هرچند آنان نام های اصلی خود را همچنان حفظ کرده اند.

رابین فان پرسی شیفته امام حسین و عاشق سینه زنی
رابین فان پرسی پدری ایرانی الاصل و اصالتاً قمی به نام حاج عسکر طواف سفلی و مادری هلندی دارد که پیش از ازدواج با پدر رابین فان پرسی به دین مبین اسلام مشرف شده است. رابین فان پرسی را در خانه "رحمان" صدا می زنند. با وجود آنکه او فقط کمی فارسی می داند اما عاشق و شیفته امام حسین است و به ویژه در ماه محرم و پس از تمرینات روزانه با تیم کنونی اش منچستر یونایتد به مسجد امام علی در شهر منچستر می رود و در مراسم عزاداری و سینه زنی آنجا شرکت می کند.

حاج غلامحسین طواف سفلی، پدر بزرگ رابین فان پرسی با فخر و مباهات اعلام می کند که او یک مسلمان شیعه مؤمن و یک ولایتمدار گوش به فرمان ولی فقیه است و در سال های اقامت در هلند نخست مقلد امام خمینی و سپس مقلد امام خامنه ای بوده است. حاج عسکر طواف سفلی یا همان "اوسکار فان پرسی" پدر رابین فان پرسی نیز یک مغازه شیشه بری در شهر روتردام هلند دارد و در ماه ذی الحجه هر سال نیز سازماندهی سفرهای زیارتی به مکه مکرمه را برای مسلمانان ساکن هلند بر عهده دارد.

این پس از گل زیبای رابین فان پرسی به اسپانیا و انتشار عکس هائی از پدر بزرگ رابین فان پرسی در رسانه ها بود که هیئتی سه نفره مرکب از علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال،‌ حجت‌الاسلام علیرضا علیپور دبیر ستاد منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال و علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی بی سر و صدا به هلند سفر کرد و پس از دیدار با حاج غلامحسین طواف سفلی و حاج عسکر طواف سفلی، پدر بزرگ و پدر رابین فان پرسی و دیگر خویشاوندان نزدیک او و جلب نظر آنان برای آمدن رابین فان پرسی به تیم ملی فوتبال ایران، لابیگری های فشرده ای را با مقامات فدراسیون فوتبال هلند، وزارت خارجه هلند و فیفا در زوریخ سوئیس آغاز کردند.

رابین فان پرسی با نام رحمان طواف سفلی در تیم ملی ایران
تماس های مستقیم علی کفاشیان، حجت‌الاسلام علیرضا علیپور و علی مطهری با رابین فان پرسی در زمان حضور این هیئت در روتردام هلند و از طریق تلفن و اسکایپ آغاز شد و آنان در بازگشت تیم ملی هلند از برزیل نیز بیدرنگ با او دیدار و مذاکره حضوری داشته اند. حاج عسکر طواف سفلی و حاج غلامحسین طواف سفلی پدر و پدر بزرگ رابین فان پرسی نیز در تمامی این مذاکرات شرکت فعال داشته اند.

رابین فان پرسی در این دیدارها از پیشنهاد آمدن به تیم ملی ایران استقبال کرده و گفته است این مایه افتخار اوست که بتواند برای تیم ملی جمهوری اسلامی بازی کند. رابین فان پرسی در این دیدارها ابراز داشته است که بزرگترین آرزوی او شرفیاب شدن به حضور امام خامنه ای و زیارت از مسجد جمکران است. مقدمات تهیه گذرنامه ایرانی رابین فان پرسی نیز فراهم شده است و پیشنهاد خود او آنست که نام او در گذرنامه ایرانی اش "رحمان طواف سفلی" باشد. به این ترتیب با حضور رحمان طواف سفلی در تیم ملی فوتبال ایران یکی از معضلات جدی این تیم که همانا فقدان یک گلزن درجه یک بین المللی است، حل خواهد شد و ایران شانس اصلی مدال طلای جام ملت های آسیا در سال ۲۰۱۵ در استرالیا و صعود به جام جهانی ۲۰۱۸ مسکو خواهد بود.

علی مطهری و شبهه ختنه شدن رابین فان پرسی
در این میان علی مطهری یکی از اعضای هیئت جمهوری اسلامی توجه ویژه ای به رعایت تک تک مسائل شرعی داشته است و دقت وافی داشته است تا هیچ شبهه ای در موضوع ختنه رابین فان پرسی باقی نماند. وی علاوه بر طرح این موضوع در مذاکرات هیئت ایرانی با پدر و پدر بزرگ رابین فان پرسی، ترتیبی داده است تا با مشاهدات عینی نیز یقین حاصل کند که این مسئله مهم شرعی رعایت شده باشد تا مانند مورد اشکان دژآگه، دانیل داوری و استیون بیت آشور موضوع با سهل انگاری کارلوس کی روش مسکوت نماند. 


رابین فان پرسی ایرانی الاصل است
  
حاج غلامحسین طواف سفلی، پدر بزرگ رابین فان پرسی

همه چیز با این گل رابین فان پرسی به تیم ملی اسپانیا آغاز شد.

یک چهارم نقدینگی ایران در دست ۶۰۰ نفر

یک چهارم نقدینگی ایران در دست ۶۰۰ نفر
 رسانه های ایران از قول عزت الله یوسفیان، عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی اطلاع دادند که "یک چهارم نقدینگی کشور در دست حدود ۶۰۰ نفر است". عزت الله یوسفیان در گفتگو با خبرگزاری ایرنا گفت: "کل نقدینگی در کشور حدود چهارصد هزار میلیارد (۰۰۰ ۰۰۰ ۰۰۰ ۰۰۰ ۴۰۰) تومان است که حدود صد هزار میلیارد (۰۰۰ ۰۰۰ ۰۰۰ ۰۰۰ ۱۰۰) آن در قالب تسهیلات در اختیار ۶۰۰ نفر قرار داده شده است".

ثروت خامنه ای، واعظ طبسی و سپاه پاسداران
مضمون گفته های عزت الله یوسفیان چیز تازه ای نیست و کم و بیش همان چیزی است که مردم عادی و رسانه های غیر وابسته به رژیم ولایت فقیه بارها به شکل های گوناگون بیان داشته اند. آن چیزی که عزت الله یوسفیان جربزه بیان آن را ندارد این است که چه مقدار از نقدینگی و ثروت های منقول و غیر منقول کشور در دست علی خامنه ای و نهادهای وابسته به اوست. آخوندهائی مانند واعظ طبسی در آستان قدس رضوی، مکارم شیرازی و همردیفان آنان چقدر از ثروت های کشور را در دست دارند؟  سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سرداران سپاه چقدر از نقدینگی و ثروت های کشور را در دست دارند؟ تاجران و سرمایه داران مسلمانی مانند عسگر اولادی و ابریشم چی چقدر از این ثروت ها را در دست دارند؟


سرسپردگی به ولی فقیه و همدستی با سپاه پاسداران شرط لازم پولدار شدن در ایران

۱۳۹۳ تیر ۱۱, چهارشنبه

انتقاد مربیان وطنی از کارلوس کی روش

انتقاد بی امان مربیان وطنی فوتبال از کارلوس کی روش مربی تیم ملی فوتبال ایران همچنان ادامه دارد. بازی نسبتاً خوب ایران در برایر آرژانتین در جام جهانی این انتقادها را موقتاً اندکی کاهش داد اما این خرده گیری های به زودی از سر گرفته شد تا جائی که "کانون مربیان فوتبال ایران" نیز با انتشار یک بیانیه رسماً به این غائله پیوست.

اسلام ایرانی و ورزش
فوتبال و ورزش ایران در سه دهه اخیر دستخوش نوسانات بسیاری بوده اند. حزب اللهی های حاکم بر ایران موضعی دوگانه و گاه بیمارگونه نسبت به فوتبال و به ورزش دارند. این حضرات پس از انقلاب و در آغاز روی کار آمدن کوشش کردند ساختارهای ورزشی ایران را نابود کنند و تنها به ورزش هائی مانند سوارکاری، شمشیربازی و تیراندازی که در جنگ با کفار به کار می آیند اکتفا کنند، اما به زودی پی بردند که این چند ورزش هم تنها ورزش هستند و هیچ کارکرد رزمی در آنها نیست. برخی از این حضرات اکنون پس از چند دهه به نقش مثبت و سازنده ورزش پی برده اند و از پیروزی تیم های ایرانی شادمان می شوند و احساس سربلندی می کنند اما به دلیل پایبندی شان به باورهای اسلامی حاضر نیستند هنجارهای رایج در جهان ورزش را بپذیرند. موضع بیمارگونه اسلامیون راستگرا در برابر ورزش مانند موضع آنان در برابر هنر، دانش و فن آوری است، یعنی تا آنجا آن را می پذیرند که با تفسیر روز آنان از دین و حد و مرز آزادی های دینی سازگار باشد.

دل درد و آپاندیس شرم آور در برابر اسرائیلی ها
زنان از ورزش کردن آزادانه، پوشیدن لباس ورزشی معمولی و حتی رفتن به ورزشگاه ها منع می شوند و هنوز هم ورزشکاران ایرانی با بهانه های شرم آوری مانند دل درد و آپاندیس ناگهانی از رویاروئی با ورزشکاران اسرائیلی منع می شوند تا هم زحمت های چندین و چند ساله آن ورزشکاران، مربیان و خانواده های آنها به هدر رود و هم ایران و ایرانیان به علت تمارض و بهانه های شرم آور و بزدلانه در انظار جهانیان سرافکنده شوند.

کارنامه مربیان وطنی و شاگردان آنان
در حدود ۰۰۰ ۱۲ فوتبالیست در ۵۰۰ باشگاه برتر اروپائی بازی می کنند. شمار فوتبالیست های ایرانی که در این باشگاه ها بازی می کنند کمتر از ده نفر، یعنی کمتر از یک در هزار است و بیش از نیمی از همین اندک فوتبالیست های ایرانی که در این باشگاه ها بازی می کنند نیز تربیت شده اروپا هستند و مربیان وطنی هیچ نقشی در پیشرفت آنها نداشته اند. میزان دوندگی، تکنیک فردی، توانائی حفظ توپ، توانائی رساندن پاس سالم، توانائی دریبل زدن و دور زدن حریف، رویاروئی تن به تن یا به گفته مربیان ایرانی "من تو من" در فوتبالیست های شاغل در باشگاه های ایرانی بسیار پائین تر از میانگین بین المللی است. تکنیک فردی، قدرت بدنی و روحیه جنگندگی فوتبالیست های ایرانی که در باشگاه های ایرانی بازی می کنند قابل مقایسه با فوتبالیست های اروپا، آمریکای لاتین، آفریقا، ژاپن، کره جنوبی و حتی کشورهای اسلامی شمال آفریقا نیست. بازیکنان تیم ملی با وجود تدارکات ویژه و برنامه های بدنسازی کارلوس کی روش، توان جنگندگی شان در بازی سوم جام جهانی کاهش یافته بود و به گفته خودشان پس از دو بازی نخست خسته شده بودند.

در هیچیک از ۵۰۰ تیم فوتبال برتر اروپائی حتی یک مربی یا کمک مربی ایرانی وجود ندارد. در میان ۰۰۰ ۱ تیم برتر باشگاهی جهان نیز خبری از یک مربی یا کمک مربی ایرانی نیست! مربیان ایرانی نشان داده اند که نه با فوتبال مدرن آشنا هستند و نه فنون تمرین دادن، رهبری تیم و روانشناسی ورزشی مدرن را آموخته اند. مربیان ایرانی نه خودشان در صحنه بین المللی حرفی برای گفتن دارند و نه شاگردهای آنان توان جذب شدن به تیم های اروپائی را دارند.

باشگاه های ایرانی در مسابقات آسیائی
مربیان ایرانی سالهاست که در رساندن تیم فوتبال ایران به بازی های المپیک ناموفق بوده اند. مربیان ایرانی موفقیت چندانی با تیم های ملی جوانان و نوجوانان هم نداشته اند. بهترین مربیان ایرانی که در باشگاه های صدر جدولی ایرانی کار می کنند در مسابقات باشگاهی آسیائی از تیم های عرب حاشیه خلیج فارس شکست می خورند. اکثریت مربیان ایرانی فوتبال حتی به یک زبان بین المللی هم آشنائی ندارند و در کنفرانس های خبری محتاج مترجم هستند. آنها با فرهنگ های بیگانه نا آشنا هستند و راه و رسم تعامل با بیگانگان را نمی دانند. دانش آنان از فوتبال مدرن اغلب محدود است به تماشای مسابقات از تلویزیون و تماشای چند ویدئوی آموزشی منتسب به آلکس فرگوسن و مانند آن.

به گفته آن دسته از مربیان و کارشناسان فوتبال ایرانی که حاضر نیستند شرافت حرفه ای خود را زیر پا نهند، لیگ های فوتبال ایران جولانگاه اعمال نفوذ، ریخت و پاش و اختلاس های سپاهی - امنیتی ها و عرصه تاخت و تاز مافیا، جادوگران و رمالان است.

انتقاد از کارلوس کیروش
اما اکثریت همین مربیان وطنی در رسانه های داخل و خارج از کارکرد کارلوس کی روش در تیم ملی انتقاد می کنند و موافق تمدید قرارداد او برای مربیگری تیم ملی فوتبال ایران نیستند. آنها با بهانه های گوناگون مانند بازی دفاعی، دعوت نکردن از این یا آن بازیکن به تیم ملی، ضعف گلزنی تیم ملی، میدان ندادن به بازیکنان داخلی، سر نزدن مربی تیم ملی به زمین های خاکی محلات و عدم کشف استعدادها، سر و سامان ندادن به فوتبال ایران و بهانه های مشابه از کارلوس کی روش انتقاد می کنند. به راستی اگر نتیجه مسابقه بین ایران و آرژانتین به جای صفر بر یک، صفر بر چهار بود، یعنی نتیجه ای که بیشتر نشاندهنده تفاوت سطح فوتبال ایران و آرژانتین است، این حضرات مربیان وطنی چه کارزاری علیه کارلوس کی روش به راه می انداختند.

بهتر بود این مربیان وطنی و "کانون مربیان فوتبال ایران" به جای حمله به کارلوس کی روش، دستکم با صدور یک اعلامیه در قبال رفتار ننگین و نژادپرستانه مربی و دلقک سخیفی مانند فیروز کریمی موضعگیری می کردند و یا با موضعگیری صریح از ضعف و ندانم کاری های فدراسیون فوتبال و بی برنامگی و نابسامانی حاکم بر فوتبال کشور انتقاد می کردند.

وظیفه مربی تیم ملی چیست؟
ساختن و سازماندهی فوتبال کشور وظیفه فدراسیون است نه وظیفه مربی تیم ملی. کشف و پرورش استعدادها هم از جمله کارهائی است که در همه کشورهای دنیا بر عهده مربیان پایه و مربیان تیم های دسته سوم و چهارم است، نه مربی تیم ملی! وظیفه مربی تیم ملی کار با فوتبالیست های نخبه کشور، آماده سازی تیم ملی و کسب نتیجه در رقابت های بین المللی است.

کارنامه کارلوس کی روش دارای نکات مثبت و منفی است. او با تصمیمات قاطع و سازش ناپذیرانه خود و از جمله با کنار نهادن مهدی رحمتی و هادی عقیلی مانع بازیکن سالاری شد و توانست یک تیم ملی منسجم و متحد بسازد. او به لطف نام و اعتبار خود موفق شد بازیکنانی چون اشکان دژآگه، رضا قوچان نژاد و دانیل داوری را به تیم ملی بیاورد. متأسفانه او در عین حال توانست نظر خود را در موارد دیگری نیز به فدراسیون بی لیاقت کشور ما تحمیل کند و به هر دلیل مانع بازی تدارکاتی ایران با تیم هائی مانند کره جنوبی، روسیه، شیلی و تیم های خوب دیگری بشود که خودشان اعلام تمایل به انجام مسابقه با تیم ایران کرده بودند. اما گوئی مربیان و به اصطلاح کارشناسان منتقد وطنی کاری به اقدامات منفی کارلوس کی روش ندارند. آنان نه در اندیشه همکاری سازنده با کارلوس کی روش بلکه تنها خواهان رفتن او از ایران هستند.

ما ایرانی ها جو گیر می شویم
آیا واقعاً فدراسیون فوتبال ایران خواهد توانست در آینده نزدیک مربی دیگری همطراز کارلوس کی روش به ایران جذب کند؟ ما ایرانی ها گاهی جو گیر می شویم و امر به خود ما هم مشتبه می شود. معمولاً کمتر تناسب و سازگاری بین دید ما ایرانی ها نسبت به خودمان و دید دنیا نسبت به ما وجود دارد. بهتر است به یاد بیاوریم که بیشتر مربی های خوب دنیا چندان انگیزه ای برای کار کردن در ایران منزوی اسلامی با این تحریم های بین المللی و محدودیت های اجتماعی ندارند و در شرایط مساوی ترجیح می دهند در کشورهای دیگر که خودشان و خانواده شان در آنجا از آزادی بیشتر برخوردارند کار بکنند. یک مربی برجسته هرگز نخواهد توانست معضلات فوتبالی ایران را حل کند اما شاید بتواند نتایج بهتری در رقابت های بین المللی کسب کند. روی کار آمدن یک فدراسیون فوتبال کارآمد با مدیران توانا می تواند پاره ای از مشکلات فوتبال ایران را حل کند اما تحول گسترده و پایدار فوتبال ایران در گرو بهبود ساختارهای کلان سیاسی در ایران است.

جرمش آن بود که اسرار هویدا می کرد
شرکت تیم ملی ایران در جام جهانی فوتبال، همانند شرکت دیگر تیم های ایرانی در دیگر رقابت های بین المللی، ضعف های مزمن فوتبال همیشه در بحران ایران را آشکار کرد. مربیان وطنی فوتبال ترجیح می دهند چشم به پیشرفت فوتبال در بیرون از مرزهای ایران ببندند و در برکه آلوده فوتبال وطنی دست و پا بزنند و به فکر دریافت سهم خود از پول های بی حساب و کتاب آن بشوند. مخالفت آنان با کارلوس کی روش از آن روست که حضور یک مربی خارجی دارای استقلال رأی می تواند ضعف های فوتبال همیشه در بحران ایران و بی کفایتی مربیان وطنی را بیشتر آشکار کند.
  
کارلوس کی روش تیم منسجم و یکدستی را به جام جهانی برد


تیم ملی ایران با مربیگری کارلوس کیروش حداکثر توان فوتبال ایران را در جام جهانی به نمایش گذارد