۱۳۹۱ بهمن ۳۰, دوشنبه

بودائیگری، یک دین متفاوت

جمهوری اسلامی با تحمیل اسلام ناب محمدی و تشیع ولایتی به همه مردم٬ زمینه را برای گریز از اسلام فراهم کرده است. گروهی از جوانان از اسلام گریزان شده‌اند و بسیاری در پی آرامشی هستند که اسلام و تشیع تمامیت خواه از آنان سلب کرده است. کلیساهای خانگی در گوشه و کنار کشور گسترده شده‌اند و آخوندهای شیعه فریاد و شکوه سرداده‌اند که جوانان شیعه ایرانی زرتشتی٬ مسیحی یا بودائی می‌شوند.

اسلام ابزاری برای حفظ اخلاقیات؟
در این میان پاره‌ای دلسوزان که چه بسا خود دل در گرو اسلام ندارند با اشاره به سست شدن بنیادهای اعتقادی مردم و فرو ریختن ارزش‌های اخلاقی٬ نسبت به پیامدها و آسیب‌های "هُرهُری مذهبی" شدن و به اصطلاح بی بند و باری مردم هشدار می‌دهند و استدلال می‌کنند که پایبندی به اسلام راه چاره حفظ ارزش‌های اخلاقی در جامعه است. این موضوع از آنرو محل تردید است که تجربه هزار و چند صد ساله جوامع اسلامی نشان داده است که چنگ زدن به ریسمان اسلام نه تنها به معنای رواج ارزش‌های اخلاقی در جامعه نیست بلکه منجر به بسط و توجیه و تقدیس بی اخلاقی٬ خشونت٬ ریاکاری و زهد دروغین می‌شود. ادامه پایبندی و سرسپردگی به دینی که مروج تبعیض و تقدیس کننده خشونت است هرگز نمی‌تواند چاره ساز معضلات اخلاقی و ارزشی جوامع باشد. اما برای آنان که در جستجوی اخلاقیات و معنویات هستند، آئین زیبای زرتشتی که دارای ریشه ایرانی است و نیز بودائیگری می‌تواند گزینه‌های مناسبی باشد.

ستاد صیانت آثار فرهنگی یا ستاد تمامیت خواهی؟
بودائیگری (بودیسم٬ بوداگرایی یا آئین بودا) در ایران ساسانی در کنار دین زرتشتی وجود داشته و پیروانی داشته است. بودائیگرایی در خراسان بزرگ و افغانستان امروزی ریشه گرفته بود اما بعدها با ورود اسلام به تدریج بودائی‌ها و نیایشگاه‌های بودایی نابود شدند. طالبان افغان در ۲۱ مارس ۲۰۰۱ مجسمه‌های بزرگ بودا در بامیان را که از آخرین بازمانده‌های دوران رواج بودائیگری در این سرزمین بود منفجر کردند. ستاد صیانت از آثار فرهنگی در ایران در ۲۸ بهمن ۱۳۹۱ نیز اعلام کرد که مجسمه‌های بودا از "مصادیق تهاجم فرهنگی" است و گشت‌های بازرسی این مجسمه‌ها را از فروشگاه‌ها جمع آوری می‌کنند.

دینی بدون حجاب اجباری و پرستش سنگ و آهن
بودائیگری دینی است متفاوت با دین‌های سه گانه ابراهیمی، یهودیت، مسیحیت و اسلام. بودائیگری دینی است بدون یک خدای متعال٬ بدون روز قیامت و بدون وعده جزا و عذاب دردناک الهی٬ دینی بدون جهاد و جنگ مقدس٬ دینی بدون قربانی کردن جانوران، دینی بدون ختنه و حجاب اجباری، دینی بدون زیارت قبور و پرستش سنگ و آهن و مس ضریح مردگان، دینی بدون ریا و تظاهر به تقوا و دینی بدون یک طبقه روحانی استثمارگر و غیر پاسخگو!

-  -  -

بودائیگری (بوداگری٬ بودائیسم، آئین بودا) و تفاوت آن با دین‌های دیگر

۱. هیچ خدای قادر متعالی در بودائیگری وجود ندارد و هیچ نیروئی وجود ندارد که در روز قیامت به انسان‌ها پاداش و جزا بدهد.

۲. بودائیگری آنچنان دینی نیست که در آن از شما انتظار برود که به نیروی خاصی اعتقاد داشته باشید و به یک نیروی ماوراء طبیعی ارادت و عبودیت داشته باشید.

۳. هیچ اندیشه‌ای درباره رستگاری اخروی در بودائیگری وجود ندارد. بودا یک ناجی نیست که شخصاً ناجی انسان‌ها باشد. یک بودائی که به بودا روی می‌آورد، به بودا به عنوان راهنمائی برای پاکی می‌نگرد و از اینرو نسبت به بودا عبودیت ندارد. یک بودائی چنین باور ندارد که صرفاً با پناه بردن به بودا و یا صرفاً با باور داشتن به بودا می‌توان به پاکی دست یافت. نیروی بودا در این نهفته نیست که ناپاکی‌های دیگران را از میان ببرد.

۴. بودا محصول حلول روح یک خدا نیست (آنگونه که پاره‌ای از هندوها ادعا دارند). رابطه بین بودا و یک پیرو بودا، رابطه بین یک آموزگار و یک شاگرد است.

۵. مسئولیت رهائی و آزادی هر انسان بر عهده خود اوست. بودائیگری خواستار اعتقاد کورکورانه پیروان خود نیست. بودائیگری اهمیت فراوانی برای اعتقاد به خود، انضباط فردی و کوشش فردی قائل است و تأکید ویژه‌ای بر این ویژگی‌ها دارد.

۶. پناه بردن به "سه جواهر" یعنی بودا، داما Dhamma و سانگا Sangha به معنی تسلیم کردن خود و یا اعتماد کامل به یک نیروی خارجی یا یک نیروی سوم به منظور دریافت کمک برای رستگار شدن نیست.

۷. داما Dhamma (آموزه بودائیگری) وجود دارد و پا برجاست، صرفنظر از آنکه پیروان بودا وجود داشته باشند یا نه. بودای تاریخی ما این آموزه درباره حقیقت جهانی را کشف کرد و آنرا در اختیار همه موجودات دیگر نیز نهاد. وی نه منشاء این آموزه است و نه پیامبر یک خدای قادر متعال که فرستاده شده است تا این آموزه را از سوی آن خدا به دیگران انتقال دهد.

۸. همه موجودات زنده می‌توانند خودشان در وقت مناسب یک بودا (یک موجود آگاه) شوند، به شرط آنکه این آموزه را با جدیت اجرا کنند و به پاکی ذهن دست یابند (بدون گمراهی و رنج).

۹. برترین هدف در بودائیگری برای آنان که این آموزه را با جدیت اجرا می‌کنند٬ آگاهی و یا آزادی از سامسارا Samsara است، نه رفتن به بهشت.

۱۰. کارما (کاما) (Karma (kamma  و نیروهای کارما، ستون‌های بنیادی بودائیگری هستند. آنها با دقت بسیار تشریح و توضیح داده می‌شوند. کارما معطوف است به یک تفکر ماوراء‌الطبیعی درباره کردارهای ما و پیامدهای آن کردارها. این قانون کارما معضل رنج و رمز و راز آنچه را که در برخی دین‌ها سرنوشت و قضا و قدر نامیده می‌شود و همچنین موضوع نابرابری آشکار بین انسان‌ها را توضیح می‌دهد.

۱۱. نوزائی یک اندیشه کلیدی دیگر در بودائیگری است که با کارما گره خورده است. در بودائیگری یک تفاوت ظریف بین نوزائی و تناسخ وجود دارد. بودائیگری تئوری انتقال یک روح جاویدانِ خلق شده از سوی یک خدا یا یک نیروی الهی دیگر را مردود می‌داند.

۱۲. مفهوم "متا" metta (عشق فراگیر) و "کارونا" karuna (همدلی) معطوف به همه موجودات زنده است و حتی جانوران را نیز در بر می‌گیرد. بودا قربانی کردن جانوران را به هر دلیلی ممنوع کرده است. در بودائیگری گیاهخواری توصیه می‌شود اما اجباری نیست.

۱۳. بر این نکته تأکید می‌شود که بودائیگری از اکتفا کردن به نیکوکاری و نیکوبودن فراتر می‌رود. نبایستی به این اکتفا کرد که تنها کارهای نیکو انجام داد یا تنها در اندیشه انجام کارهای نیکو بود، زیرا در این صورت اینها نیز مبدل خواهد شد به گونه‌ای دیگر از نیاز و تمنا.

۱۴. بودائیگری به همه موجودات آگاه توجه دارد و نه به مانند دین‌های دیگر، تنها به انسان‌ها. بودائی‌ها زیستن جانوران و دیگر موجودات را در جهان‌های دیگر در "سامسارا" را نیز می‌پذیرند.

۱۵. هیچ اندیشه‌ای درباره "جنگ یا جهاد مقدس" در بودائیگری وجود ندارد. کشتن به معنای نقض یکی از مقررات بنیادی است. کشتن یک انسان دیگر به نام دین و یا بر مبنای دستور یک رهبر دینی و یا به دیگر دلائل دینی مطلقاً ممنوع است.

۱۶. رنج یکی دیگر از پایه‌های بنیادی بودائیگری است. این یکی از چهار حقیقت اصیل است که با دقت تحلیل شده و توضیح داده شده است.

۱۷. اندیشه گناه یا موروثی بودن گناه در بودائیگری وجود ندارد و گناه را نبایست با رنج یکی دانست.

۱۸. آموزه‌های بودائیگری هیچ توضیحی پیرامون آغاز و پایان وجود یا حیات هیچ موجودی ارائه نمی‌دهد. در واقع امر هیچگونه علت آغازینی٬ برای نمونه در مورد پیدایش حیات بشری در بودائیگری وجود ندارد. 

۱۹.  داما (آموزه بودائیگری) توضیحات دقیق و مفصلی درباره آموزه "آناتا" غیر روح ارائه می‌دهد٬ بدین معنا که مفهومی به نام روح در حیات وجود ندارد.

۲۰.  بودا دانا بر همه چیز است اما واجد قدرت مطلق نیست. وی توانائی انجام بسیاری آزمون‌ها را دارد٬ اما بودا مدعی نیست که آفریننده حیات یا کیهان باشد.

۲۱. "پانا" Pañña  یا خردمندی دارای اهمیت فراوانی در بودائیگری است. بودا به ما آموزش داد که احساس همدردی را در تعادل با خردمندی نگاه داریم٬ تعادل بین احساس (اعتماد) و خردمندی (تفاهم درست).

۲۲. در سنت بودائی دراندیشیدن meditation (خلسه٬ مکاشفه٬ مدیتیشن) دارای اهمیت است. در حالی که اکثر دین‌ها شکل ویژه‌ای از دراندیشیدن (خلسه٬ مکاشفه٬ مدیتیشن) را مطرح می‌کنند که نمادی از ذهنیت است اما بودائیگری بینش vipassana دراندیشیدن (خلسه٬ مکاشفه٬ مدیتیشن) را به عنوان ابزار توانمندی برای کمک به آزادشدن و آگاهی عرضه می‌کند.

۲۳. زنجیره علت و معلولی paticcasamuppada آموزه مهم دیگری در بودائیگری است. بر اساس این آموزه پدیده‌های روانی و بدنی که حیات فردی را تشکیل می‌دهند درهم آمیخته‌اند و لازم و ملزوم یکدیگرند. زنجیره علت و معلولی همچنین نشان می‌دهد که موجودات آگاه در "سامسارا" Samsara درهم آمیخته هستند.

۲۴. موضوع جهنم در بودائیگری تفاوت زیادی با دین‌های دیگر دارد. جهنم در بودائیگری مکانی برای محکومیت دائم و اقامت همیشگی نیست٬ یعنی آنچنانکه در دین‌هائی که یک "خالق متعال" دارند. جهنم در بودائیگری تنها یکی از شش جهان سامسارا٬ و بدترین جهان در بین سه جهان نامطلوب است. اما در عین حال شمار بی پایانی جهنم در کیهان بودائی وجود دارد.

۲۵. "سامسارا" یک مفهوم بنیادی در بودائیگری است و به معنای "چرخه گردش دائم" است. این چرخه گردش نوزائی تنها هنگامی پایان خواهد یافت که یک موجود آگاه به "نیبانا" nibbana دست یابند٬ و آنگاه یک پایان واقعی کارما٬ عادت‌ها و رفتارهای معمولی٬ ناپاکی‌ها و کجروی‌ها خواهد بود. دین‌های دیگر درباره یک آسمان٬ یک زمین و یک جهنم موعظه می‌کنند اما این یک دیدگاه در مقایسه با سامسارای بودائیگری بسیار کوته بینانه است. بر اساس "سامسارا" آسمان دارای ۲۸ طبقه است که تنها یکی از شش طبقه زیستگاهی است.

ترجمه از متن اصلی "بودائیگری و تفاوت آن با ادیان دیگر" نوشته ششتین یونهاگن.
Kerstin Jönhagen
http://www.dhamma.se/buddha/242.htm
ترجمه: راهی
 راهبان بودائی روزانه مقداری خوراک از مردم دریافت می‌کنند.



تنها دارائی یک راهب بودائی شال دور بدن و کاسه غذای اوست.
راهبان بودائی حق ازدواج و حتی لمس کردن بدن زنان را ندارند. 

۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه

راه های رفتن به فضا


دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی اعلام آمادگی کرد که به عنوان نخستین ایرانی به فضا فرستاده شود. این اعلام آمادگی با استقبال گسترده جهانی روبرو شد. در این میان پاره‌ای از ناظران ضمن اظهار نگرانی نسبت به خطراتی که سفر فضائی با موشک و سفینه می‌تواند برای دکتر در بر داشته باشد٬ یادآوری کردند که راه‌های دیگری غیر از موشک سواری هم برای رفتن به فضا وجود دارد.

احساس بیوزنی و دسترسی به جانماز و آفتابه 
این حضرات به رئیس جمهور احمدی نژاد توصیه کردند که برای رفتن به فضا از همان ابزاری استفاده کند که مقام معظم رهبری٬ سردار قلم حسین شریعتمداری٬ دکتر علی اکبر ولایتی٬ غلامعلی حداد عادل و امثالهم استفاده می‌کنند. آنها گفتند که با کمک یک بست تریاک اعلای قندهاری٬ یک وافور نقره کوب و یک منقل هم می‌توان به فضا رفت و احساس بیوزنی کرد٬ بی درد سر و بدون دنگ و فنگ‌های فناوری هوا فضا. حسنش هم آنست که اینجوری اهل و عیال و جانماز و آفتابه همچنان در دسترس هستند و نه اوقات شرعی شما به هم می‌ریزد و نه نمازتان قضا می‌شود.

منقل و ذغال گل انداخته٬ از ملزومات سفر به فضا

۱۳۹۱ بهمن ۲۲, یکشنبه

راه حل بحران: برادران لاریجانی در ریاست قوای سه گانه

در روز ۲۲ بهمن٬ سالروز انقلاب شکوهمند اسلامی شاهد ادامه درگیری‌ها بین روسای قوای سه گانه بودیم. هواداران کفنپوش محمود احمدی نژاد در قم با مُهر و نعلین و لنگه کفش به علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی حمله کردند و مانع ادامه سخنرانی وی در محوطه حرم معصومه شدند و ثابت کردند که این انقلاب اسلامی چقدر شکوهمند است. خود رئیس جمهور هم در سخنرانی در مراسم بزرگداشت ۲۲ بهمن در تهران با هشدار به مدعیان در خصوص مهندسی انتخابات آتی ریاست جمهوری غیر مستقیماً برای سپاه پاسداران و خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی خط  و نشان کشید.

وبلاگ گویا و خموش با توجه به حساسیت موضوع پیشنهاد دارد که رهبری و سپاه هر چه زودتر محمود احمدی نژاد را از ریاست جمهوری عزل کنند و یکی دیگر از برادران لاریجانی را به ریاست قوه مجریه منصوب کنند. خوشبختانه به اندازه کافی  برادران لاریجانی به کشور وارد شده است و تعدادشان از تعداد قوای سه گانه کشور بیشتر است. با ریاست سه تا از برادران لاریجانی بر قوای سه گانه جمهوری اسلامی دیگر هیچگونه درگیری بین روسای قوای سه گانه پیش نخواهد آمد و چند لاریجانی دیگر هم برای ریاست صدا و سیما٬ نیروی انتظامی و چند نهاد دیگر جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند. برادران لاریجانی همگی ولایتمدار هستند و وفاداری و تبعیت مطلق خودشان از بیت رهبری و سپاه پاسداران را بارها ثابت کرده‌اند. از آنجا که اکثر این برادران متولد عراق هستند و تماماً برساخته رهبری و سپاه هستند و کلی پرونده های اختلاس٬ رشوه گیری و زمین خواری هم دارند هرگز برای رهبری و سپاه شاخ نخواهند شد.

سه تا از برادران لاریجانی. چند تای دیگر هم بیرون از عکس هست.

۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه

نام میمون فضایی جمهوری اسلامی

هر یک از جانورانی که تاکنون به فضا فرستاده شده‌اند برای خود اسمی داشته‌اند. لایکا نام سگی بود که کشور شوروی سابق در سال ۱۹۵۷ به فضا فرستاد. لایکا نخستین موجود زنده‌ای بود که به فضا فرستاده شد و بعدها شهرت جهانی یافت. اما چرا میمون فضایی جمهوری اسلامی که با کاوشگر پیشگام به فضا فرستاده شد هیچ اسمی نداشت؟

البته ما هنوز نمی‌دانیم میمون جمهوری اسلامی نر بود یا ماده اما پر واضح است که جمهوری اسلامی نمی‌توانست اسم میمونش را بگذارد ساشا، ناتاشا، بلّا، میلو، فیلیپ یا یک اسم فرنگی دیگر. اینها اسامی کفار و ملحدین است. اسم‌های ایرانی مانند پریوش، شراره، کامران و اینجور چیزها هم که غیر اسلامی و لذا مردود و مطرود هستند. می‌ماند اسم‌های زیبنده‌ای مانند احمد، رقیه، ابوالفضل، خدیجه، اباذر، زینب، مقداد، ام البنین، مهدی، باقر و امثالهم. اما اینها هم که اسم ائمه و معصومین و صحابه آنان است و اصلاً و ابداً نمی‌توان آن نامها را روی یک عنتر گذاشت، هر چند که آن عنتر فضائی باشد و جمهوری اسلامی آنرا هوا کرده باشد. این است که این حیوانکی میمون فضائی جمهوری اسلامی بدون اسم می‌ماند.

 میمون بدون اسم. نه بلّا، نه شراره و نه مقداد!

میمون جمهوری اسلامی در فضا

جمهوری اسلامی می‌گوید موفق شده است به وسیله کاوشگر پیشگام، یک میمون را به فضا بفرستد و دوباره آن را در زمین تحویل بگیرد و بازیافت کند.

هیچ نهاد مستقلی تاکنون این آزمایش فضایی جمهوری اسلامی ایران را تائید نکرده است اما جمهوری اسلامی پیش از این بارها میمون‌هائی را به اینطرف و آنطرف فرستاده و آن دسته از میمون‌هائی که درخواست پناهندگی نکرده‌اند و به ایران بازگشته‌اند بازیافت نیز شده‌اند.

 
آخرین میمونی که جمهوری اسلامی به فضا فرستاد بازیافت شد.
جمهوری اسلامی پیشتر نیز میمون‌هائی را به خارج از کشور و از جمله به سازمان ملل فرستاده بود.