۱۳۹۱ بهمن ۱۲, پنجشنبه

انصاف و شرافت مسلمانان، انصاف و شرافت کفار

دیروز چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۱ بسیاری از رسانه‌های فارسی زبان از جمله روزنامه جمهوری اسلامی خبر دادند که افراد سودجو در استان اردبيل به وسيله كاميون در محله‌های كم درآمد و حاشيه شهرها به طور هماهنگ اقدام به فروش برنج هندی در بسته‌های ۱۰ كيلويی به قيمت دولتی نموده‌اند اما خريداران هنگام مصرف متوجه شده‌اند این بسته‌ها حاوی مقداری جو مخلوط با مقداری ماسه است. فروشندگان متقلب دوره گرد توانسته بودند با بلندگوهای دستی، صف‌های طولانی ايجاد کنند. به گزارش خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در اردبيل، این کلاهبرداری‌ها بیشتر متوجه قشرهای محروم و آسیب پذیر جامعه بوده است.

تقلب و رانتخواری
در ایران همه چیز تقلبی پیدا می‌شود٬ از آبلمیو و روغن و داروی تقلبی گرفته تا سیگار و مشروب و امامزاده تقلبی. سی دی تقلبی و برنامه کامپیوتری تقلبی که جای خود دارد. تقلب در بین بازاریان و کسبه رایج است و مقامات دولتی و وابستگان آنان مشغول رانتخواری هستند. اما واقعاً چرا ایران و دیگر جوامع اسلامی تا این درجه تقلب پرور و کلاهبردارساز هستند؟ ریشه این پدیده ناپسند در کجاست؟ بدیهی است که تولید و توزیع و فروش اینهمه کالاها و خدمات تقلبی را نمی‌توان به آمریکا٬ انگلیس و اسرائیل نسبت داد. تجربه نشان داده است که هم میهنان ارمنی٬ زرتشتی٬ یهودی یا آسوری ما نیز معمولاً در چنین کلاهبرداری‌هائی دست ندارند. برای ریشه یابی چنین پدیده‌هائی بایستی به سنن و سلوک جامعه اکثریت کشور توجه کرد. ایران جامعه‌ای است با اکثریت مسلمان و سالانه میلیونها نفر از شهروندان این کشور به زیارت قبور پیامبر و امامانشان می‌روند، به عزاداری آن امامان می‌نشینند یا به یاد آنان مراسم برگزار می‌کنند و نذری می‌دهند. اما بسیاری از همین افراد ابائی از کلاهبرداری یا دروغ گوئی ندارند. البته پدیده فساد و کلاهبرداری مختص ایران نیست. هر توریست یا مسافری که گذارش به مصر، تونس، پاکستان، ترکیه یا دیگر کشورهای اسلامی افتاده شاهد تقلب، کلاهبرداری یا رشوه خواهی گسترده فروشنده‌ها، راننده تاکسی‌ها، پلیس‌ها و کارمندان دولت بوده است.

"الاسلام هو الحل"
شعار "اسلام راه حل است" شعار بزرگترین و بانفوذترین گروه سنی یعنی اخوان المسلمين و شماری دیگر از حزب‌ها و گروه‌های اسلامی است. رهبران شیعه در ایران و خارج از ایران نیز پیوسته ادعاهای مشابهی را مطرح می‌کنند. اسلامی‌ها مدعی‌اند که برای همه مشکلات جوامع بشری راه حل دارند و فراتر از آن بسیاری از روحانیان شیعه و سنی داعیه حکومت بر جوامع خود را دارند اما همین روحانیان نه تنها در حل تضاد و کاهش نفرت دیرین بین شیعه و سنی و کشتار شیعه و سنی توسط یکدیگر در عراق، پاکستان٬ سوریه٬ بحرین و عربستان عاجز بوده‌اند، بلکه از رویاروئی با فساد و کلاهبرداری گسترده در بین هواداران خود نیز عاجز بوده‌اند.

"و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین"
روحانیت شیعه و سنی حتی حساسیتی نیز به فساد گسترده در بین پیروان خود نشان نمی‌دهند. چرا این روحانیونی سنی و شیعه که اینهمه در مورد مسائلی چون حجاب، تعدد زوجات٬ رفتن یا نرفتن زنان به استادیوم‌های ورزشی، رانندگی و دوچرخه سواری زنان، ممنوعیت قمه زنی، غسل استحاضه و غسل نفاس و امثالهم آنهمه وسواس و سرسختی نشان می‌دهند واکنش جدی به اینهمه تقلب و کلاهبرداری در جوامع اسلامی نشان نمی‌دهند و در مواردی که ناچار به واکنش شوند نیز از یک نصیحت ساده فراتر نمی‌روند. آیا از دینی که در کتاب آسمانی‌اش از مکاری الله سخن می‌رود می‌توان انتظار دیگری داشت؟

فساد در کشورهای شوروی سابق
بر اساس گزارش سازمان شفافیت بین‌المللی کشورهای اسلامی در زمره فاسدترین کشورهای جهان هستند. تنها فقر و بیسوادی را نمی‌توان عامل وجودی چنین پدیده‌هائی دانست زیرا در کشورهای فقیر غیراسلامی مانند تایلند، ویتنام، یا کشورهای نسبتاً فقیر اروپائی مانند یونان، پرتقال، لیتوانی و یا در کشورهای دیگری که از دیدگاه مسلمانان بلاد کفر نامیده می‌شوند اینهمه دروغ، تقلب و کلاهبرداری گسترده نیست. جالب توجه است که بر اساس گزارش سازمان شفافیت بین‌المللی درباره شاخص سالانه فساد در جهان، کشورهای اسلامی شوروی سابق مانند تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان در زمره فاسدترین کشورهای دنیا هستند در صورتیکه فساد در کشورهای غیر مسلمان شوروی سابق مانند استونی، لیتوانی، گرجستان و لتونی در سطح بسیار نازلتری قرار دارد.

کشورهای اسکاندیناوی یعنی سوئد٬ نروژ٬ دانمارک٬ فنلاند و ایسلند غیرمذهبی‌ترین و به اصطلاح سکولارترین کشورهای دنیا هستند. شمار بسیار اندکی از مردم این کشورها به دین و خدا باور دارند و میزان مراجعه به کلیسا و پیروی از رهبران دینی در این کشورها بسیار اندک است. اما بر اساس گزارش سازمان شفافیت بین‌المللی کشورهای اسکاندیناوی دارای کمترین میزان فساد هستند و این کشورها پیوسته جزء ده کشور دارای کمترین فساد در جهان هستند. رشوه دهی و رشوه خواهی آنچنان در این کشورها نادر است که شاید بسیاری شهروندان در سراسر زندگی‌شان با آن برخورد نکنند. مهاجران که معمولاً دارای تحصیلات و درآمد پائین‌تر و شبکه ارتباطی ضعیفتری هستند یا به زبان این کشورها تسلط یا در مواردی آشنائی ندارند نیز در این مورد استثنا نیستند و در معرض کلاهبرداری قرار نمی‌گیرند.

تلنگر به بشقاب چینی
نزدیک به سی سال پیش برای نخستین بار برای خریدن چند بشقاب چینی به یک چینی فروشی در شهر لوند سوئد رفتم. پس از انتخاب بشقاب‌های مورد نظر به سوی صندوق رفتم. زن جوانی که پشت صندوق ایستاده بود پیش از بسته بندی بشقاب‌ها و دریافت پول٬ تک تک بشقاب‌ها را به دقت نگاه کرد و سپس به لبه بشقاب‌ها تلنگر زد و به صدای آن گوش داد و آنها را رو به چراغ سقفی نگاه داشت تا مطمئن شود که یک بشقاب ترک خورده به من مشتری داده نشود. تجربه من از نخستین مراجعه به اداره‌های سوئدی تا به امروز نیز نشان داده است که مهمترین موضوع برای یک کارمند در این کشور انجام وظیفه و ارائه خدمات است. یک کاسب یا مغازه دار سوئدی در صورت کسادی کسب و کارش٬ بستن مغازه یا حتی ورشکستگی را به تقلب و فریب دادن مشتری ترجیح می‌دهد. کلاهبرداری و فریب مشتری یا ارباب رجوع چیزی است که به مخیله اکثریت قریب به اتفاق سوئدی‌ها٬ نروژی‌ها٬ فنلاندی‌ها٬ دانمارکی‌ها٬ ایسلندی‌ها٬ آلمانی‌ها٬ هلندی‌ها٬ اتریشی‌ها٬ سوئیسی‌ها و ... رجوع نمی‌کند. همه اینها در کشورهائی که بیدین‌ترین و بیخداترین مردم دنیا را دارند.

موعظه هزار ساله روحانیون مسلمان به پالایش جامعه و رواج معنویات و ارزش‌های اخلاقی کمکی نکرده است.

۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

آیا جمهوری اسلامی تمایلی به مذاکره با آمریکا دارد؟

باراک اوباما در سخنرانی روز دوشنبه دوم بهمن ماه، در مراسم ادای سوگند دور دوم رياست‌ جمهوری‌اش یک بار دیگر به سیاست حل و فصل مشکلات با کشورهای دیگر بر اساس مذاکره تأکید کرد. اما آیا خامنه‌ای و سپاه پاسداران تمایلی به مذاکره با آمریکا دارند؟

وحشت آیات عظام
آیت الله اولی: مواظب باشید! شیطان بزرگ مشتش را باز کرده است.
آیت الله دومی: و بدون تردید دستش به خرخره ما هم می‌رسد!!

تماشای اعدام آری، تماشای فوتبال نه

انبوهی از مردم صبح کله سحر برای تماشای مراسم اعدام دو جوان نگونبخت به پارک هنرمندان تهران رفته‌اند. در این میان شماری زن هم دیده می شود.

این همان رژیمی است که تماشای مسابقات فوتبال و والیبال را برای زنان ممنوع کرده است اما هیچ ممانعت شرعی برای حضور زنان در پای چوبه اعدام نمی‌بیند.
گوئی تماشای مسابقه های ورزشی از تماشای اعدام برای اسلام و مسلمین خطرناک تر است

۱۳۹۱ دی ۲۷, چهارشنبه

به کمپین بین المللی "جنتی بمان!" بپیوندید!

در خبرها آمده است که روزنامه جمهوری اسلامی هم درخواست کرده است تا آیت الله احمد جنتی از امامت نماز تهران کنار گذاشته شود. وبلاگ گویا و خموش همینجا اعلام می‌کند که این توطئه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای جهانخوار٬ روبای پیر استعمار انگلیس و اسرائیل صهیونیست غاصب است. دست استکبار جهانی این بار از آستین روزنامه جمهوری اسلامی بیرون آمده است و قلمبدستان فریب خورده این روزنامه به سخنگویان بی جیره و مواجب یاوه گویان استکباری مبدل شده‌اند.

مسئولیت‌های بیشتری به آقای جنتی بدهید!
تهران ام القرای اسلام است و میلیاردها مسلمان و غیرمسلمان هر جمعه از طریق رسانه‌ها به بیانات امام جمعه تهران گوش فرا می‌دهند تا رهنمود اسلامی بگیرند یا به سمت و سوی سیاست‌های جهانی پی ببرند. تنها شخصیتی می‌تواند امامت نماز جمعه این شهر را بر عهده داشته باشد که به خوبی بیانگر اراده اسلام و مسلمین باشد. نماز جمعه تهران یک مراسم عبادی سیاسی عقیدتی تجاری است و کمتر کسی به خوبی آیت الله احمد جنتی از عهده امامت این مراسم مهم برمی‌آید. ما شیفتگان و هواداران آیت الله احمد جنتی از مقام معظم رهبری و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درخواست داریم که با حفظ آقای جنتی در مقام امامت جمعه تهران و دبیری شورای نگهبان٬ هر چه زودتر پست‌ها و مسئولیت‌های بیشتری به ایشان بدهند.
آیت الله احمد جنتی از جمله به این دلایل واجد همه شرایط یک امام جمعه مطلوب است:
آیت الله احمد جنتی دارای سن و سال مناسب و تجربه کافی است.
آیت الله احمد جنتی خوش سیما٬ رشید و پر از هیمنه و جبروت است.
آیت الله احمد جنتی سخنور و خوش کلام است.
آیت الله احمد جنتی کلامی جذاب٬ برنده و گیرا دارد.
آیت الله احمد جنتی دارای قدرت استدلال مثال زدنی است و معاندان را توان رویاروئی با وی نیست.
آیت الله احمد جنتی مدیر٬ مدبر٬ خردمند و آینده نگر است.
آیت الله احمد جنتی شجاع و مبارز است.
آیت الله احمد جنتی مطیع ولی فقیه و فرمانبردار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
آیت الله احمد جنتی به زیر و بم‌ها و چم و خم‌های سیاست ایران و جهان تسلط کامل دارد.
آیت الله احمد جنتی می‌تواند از تریبون نماز جمعه ام القراء به خوبی اسلام و مسلمین را به همه جهانیان معرفی کند.
آیت الله احمد جنتی هم یک فقیه والا مقام و هم یک دانشمند مسلط به همه علوم و فنون زمان خویش است.
آیت الله احمد جنتی بهترین شخصیت ممکن برای نشان دادن چهره واقعی اسلام به جهانیان است.
آیت الله احمد جنتی محبوب همه قشرها و گروه‌هاست و به ویژه در بین جوانان هواداران و شیفتگان بیشماری دارد.
آیت الله احمد جنتی شخصیتی است به غایت کاریسماتیک.

وبلاگ گویا و خموش سکوت خود را در این زمینه می‌شکند و از همه درخواست می‌کند که به کمپین بین المللی "جنتی بمان!" بپیوندند. آیت الله جنتی بهترین گزینه برای امامت نماز جمعه تهران است. با توطئه استکباری حذف آیت الله احمد جنتی مقابله کنید!
آیت الله جنتی خوشپوش است

نبوغ و تقوا در چهره نورانی آیت الله جنتی مشهود است
آیت الله احمد جنتی دارای شخصیتی به غایت کاریسماتیک است و به ویژه در بین جوانان در سراسر جهان شیفتگان و هواداران بیشماری دارد

۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه

یک عمر زندگی در چاه

سایت تبیان که متعلق به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان و بخشی از سازمان تبلیغات اسلامی است٬ عکس و خبری منتشر کرده است درباره یک زن و شوهر که ۲۲ سال است در یک چاه فاضلاب زندگی می‌کنند. این خبر پیشتر از آن در رسانه‌های بین‌المللی منتشر شده بود و تبیان تنها آنرا بازنویسی کرده است. تبیان می‌نویسد: یک پیر مرد کلمبیائی به همراه همسر و سگش این همه سال در این چاه فاضلاب که ۳ متر طول و ۲ متر عرض و ۱.۴ متر ارتفاع دارد زندگی می‌کند و البته آنها در طول این سال‌ها این چاه را گسترش داده‌اند و توانسته‌اند یک تلویزیون و یک یخچال هم وارد این چاه کنند. تنها دلنگرانی این زوج این است که شهرداری آنها را از همین چاه فاضلاب هم بیرون کند.

کلمبیا کشوری است با تفاوت‌های شدید طبقاتی و فقیر و غنی در این کشور در کنار هم زندگی می‌کنند. میگل رسترپو و همسرش ماریا گارسیا زوج بسیار فقیری هستند که امکان انتخاب چندانی نداشته‌اند و پس از گذشت سال‌ها توانسته‌اند شش متر مربع خودشان در محوطه فاضلاب شهر "مدی یین" کلمبیا را با تهیه تلویزیون و یخچال به یک اتاق معمولی بیشتر شبیه کنند. از این گذشته در نظر داشته باشیم که "مدی یین" یک شهر زیباست  که در یکی از خوش آب و هواترین مناطق دنیا واقع شده است و میانگین گرمای هوای این شهر در سراسر سال بین ۲۰ تا ۳۰ درجه سانتیگراد است. اما چرا علما و فقهای تبیان از خودشان نمی‌پرسند که به چه دلیل امام زمان (عج) ما که قرار است بیاید و همه بشریت را از ظلمت٬ آلودگی و نادانی نجات دهد رفته است و بدون یخچال٬ تلویزیون٬ اینترنت پرسرعت و تلفن همراه در ته یک چاه پنهان شده است٬ آنهم در بیابان‌های شوره زار کویری! بهتر نبود آقا امام زمان یک جای خوش آب و هواتر و یک مکان با امکانات بهتر را برای مخفی شدنش انتخاب می‌کرد؟

این زن و مرد کلمبیائی در یک چاه زندگی می‌کنند

آقا امام زمان در یک شالیزار سرسبز. لباس ویژه امام زمان: دشداشه سفید و چفیه سبز

۱۳۹۱ دی ۲۳, شنبه

تخلیه اطلاعاتی افسران سپاه در سوریه

آزادی هر انسان دربندی و به ویژه آزادی هر ایرانی موجب شادمانی است. نیروهای اپوزیسیون سوریه اخیراً ۴۸ ایرانی که شماری از افسران سپاه در بین آنان بودند را آزاد کردند. نیروهای اپوزیسیون سوریه موفق شدند با گروگان گیری این افسران سپاه بیش از دوهزار تن از یاران خود را از زندان بشار اسد آزاد کنند. اما موضوعی که در ورای آزادی این افسران گریان و زبون سپاه پاسداران دارای اهمیت است٬ بازجوئی‌های مفصل و تخلیه اطلاعاتی این افسران است. این افسران زبون دیگر هیچ ارزش اطلاعاتی برای کشورهای مخالف جمهوری اسلامی نداشتند. بازجوئی‌های مداوم و سیستماتیک و تخلیه کامل اطلاعاتی  این افسران باعث شد که آنها هر چه می‌دانستند به زبان بیاورند و در اختیار بازجویان خود قرار دهند. اما اینهمه گریه و زبونی چرا؟ کمتر دیده‌ایم که گروگان‌های آمریکائی و انگلیسی و غربی اینگونه خوار و زبون شوند و اینهمه ضعف از خود نشان دهند. این پاسداران ضعیف‌کش از رکسانا صابری هم ضعیف‌تر هستند.

ابراز وفاداری رژیم به پاسداران و اطلاعاتی‌ها
جمهوری اسلامی ولایت فقیه نمی‌توانست به سرنوشت این پاسدارها بی‌اعتنا بماند. جمهوری اسلامی تمام توان خود را به کار برد و هر چه لازم بود به این کشور و آن کشور باج داد تا این پاسداران را آزاد کند تا به این ترتیب به پاسداران٬ بسیجی‌ها و اطلاعاتی‌های خود و سرسپردگان خود در عراق٬ لبنان٬ افغانستان٬ بحرین٬ یمن و غیره نشان دهد که از هیچ کاری برای دفاع از آنان خودداری نمی‌کند. اما البته جمهوری اسلامی تکلیف خود را با این پاسدارها تمام شده تلقی نمی‌کند.

افسران زبون سپاه
گریه و زبونی این افسران می‌تواند نشاندهنده سرنوشت شوم این افسران نیز باشد. اینها از یک زندان آزاد شده‌اند اما با ورود به ایران دچار زندان و اسارت دیگری خواهند شد. سپاه پاسداران و اطلاعات سپاه دیگر هرگز به این افسران اعتماد نخواهد کرد و ورود آنها به ایران٬ پس از مراسم ظاهری استقبال در فرودگاه٬ به معنای بازجويی‌های مکرر و انزوا یا حتی حبس و نابودی این پاسداران مفلوک خواهد بود. این پاسداران آزاد شده به این موضوع وقوف کامل دارند.

این افسران آزاد شده سپاه نگرانند. آنها می‌دانند که چه سرنوشت شومی در ایران در انتظار آنان است

۱۳۹۱ دی ۲۱, پنجشنبه

خمینی و کشف تریاک در منزل متهم امنیتی

سایت بازتاب وابسته به محسن رضائی در مطلب مفصلی با عنوان "برخورد امام با کشف تریاک در منزل متهم امنیتی" ادعا کرده است که "شکنجه زندانی برای گرفتن اعتراف حرام است". خلاصه خبر آنست که ماموران امنیتی به خانه‌ای وارد شده بودند که در آن احتمال وجود مواد منفجره و اسلحه می‌رفت. این ماموران در هنگام تفتیش خانه مقداری تریاک و وسایل استعمال مواد مخدر یافته و آن‌ها را نیز توقیف کرده بودند. وقتی این خبر به "امام" رسید وی سخت عصبانی شد و مسئول این کار را خواست و به او گفت: "بروید از آن شخص عذرخواهی کنید و گفتند که شما ماموریت داشتید که بروید ببینید که در آن خانه اسلحه بوده یا نه، به مواد مخدر آن شخص چکار داشتید؟".

امام خمینی مروت و اخلاق را رعایت می‌کرد
با اشاره‌ای که در ادامه این مطلب به موضوع آیت‌الله شریعتمداری شده است مشخص می شود چرا سایت بازتاب یکباره مرده را زنده کرده و از قانونمداری و دلرحمی خمینی نوشته است. در این مطلب در سایت بازتاب از جانب آیت‌الله موسوی بجنوردی ادعا شده است که  "امام همیشه به ما سفارش می‌کرد که مبادا به ایشان اهانت شود و مبادا کسی به خانه ایشان حمله کند. مرتباً سفارش ایشان را می‌کرد. و حتی وقتی بیمار شدند، مکرراً برای ایشان پزشک می‌فرستاد. بسیار مقید بود که موازین شرعی رعایت شود. تخلف از موازین شرعی نشود، به کسی ظلم نشود، آبروی کسی ریخته نشود. مرتب سفارش می‌کردند. هر وقت که ما خدمت ایشان می‌رفتیم، راجع به زندانی‌ها تاکید می‌کردند. از این رو حسب شناخت نزدیکی که نسبت به امام دارم‌، قابل ذکر است که ایشان هرگز موافق برخوردهای خلاف شرع، اخلاق و قانون، با هیچ احدی نبودند."

تاریخپردازی اسلامی
مقاله اخیر و بسیار مفصل و مستند محسن کدیور در جرس درباره فشارها و اهانت‌های مکرر به آیت‌الله شریعتمداری و ممانعت از دسترسی وی به دارو و درمان، یک بار دیگر نشان داد که سرنخ این همه ظلم به یک پیرمرد سالخورده دم مرگ و یک مرجع تقلید شیعه در دست روح الله خمینی و احمد خمینی بوده است. محسن کدیور که خود از مریدان خمینی بوده است اکنون اسنادی را منتشر کرده که نقش خمینی در جریان مرگ آیت‌الله شریعتمداری را آشکارتر می‌کند و پیروان خمینی نیز در واکنش به این افشاگری به تکاپو افتاده‌اند تا قداست ادعائی خمینی را بازسازی کنند. دین سالاران و دینفروشان اسلامی و به ویژه شیعی پیوسته نشان داده‌اند که در انکار و قلب واقعیت‌های تاریخی٬ تاریخپردازی و اسطوره سازی هیچ مرزی نمی‌شناسند. روایت‌های آنان از درایت و شجاعت عمر٬ واقعه عاشورا٬ موضوع غیبت و ظهور امام دوازدهم شیعیان و تولد خامنه‌ای چند نمونه از این تاریخپردازی است. ادعای رحمت و قانونمداری خمینی نیز نمونه دیگری است از این تاریخپردازی.  
خمینی٬ اثر دیوید لیواین David Levine کاریکاتوریست و نقاش آمریکائی

 امام خمینی دستور پاکسازی هیچ دگراندیشی را نداد
یکی دیگر از دروغ‌های مقاله بازتات موضوع پاکسازی‌هاست: آیت‌الله موسوی بجنوردی در رابطه با موضوع گزینش‌ها گفت: "تا جایی که امکان داشت کسی از ادامه تحصیل منع نمی‌شد. مگر اینکه جزء گروهک‌های محارب بود، گروهک‌های که قیام مسلحانه کردند، این‌ها مصلحت نبود که باشند. در اینجا نیز این موضوع ملاک عمل بود که فرد عضو فعال و در قیام مسلحانه شرکت داشته باشد وگرنه عضویت صرف، دلیل بر رد صلاحیت گزینشی قرار نمی‌‌گرفت." نگارنده این سطور همانند هزاران دانشجو، کارمند و استاد اخراجی و به اصطلاح آنروزی "پاکسازی شده" می‌تواند شهادت بدهد که معیار اخراج‌ها و پاکسازی‌ها دگراندیش بودن آنها بود نه محارب بودن آنها. سلطنت طلب بودن، کمونیست بودن، بهائی بودن و مجاهد بودن یک دلیل کافی برای اخراج از کار یا محرومیت از تحصیل بود. ننگ این پاکسازی‌ها را هرگز نمی‌توان از پیشانی خمینی و آخوندها و غیرآخوندهای رنگ و وارنگ دور و بر او پاک کرد!

 امام خمینی طرفدار حقوق شهروندی بود
بازتاب در ادامه می‌نویسد: "آیت‌الله موسوی بجنوردی عضو سابق شورای عالی قضایی در رابطه با فرمان هشت ماده‌ای امام خمینی و زمینه‌ها و دلایل صدور  آن در سال ۱۳۶۱، اظهار داشت: مدرن‌ترین حقوق شهروندی را امام(س) در فرمان هشت ماده‌ ای خود بیان کردند." بازتاب نیز همانند موسوی بجنوردی و دیگر روحانیون شیعه که در اسطوره پردازی و جعل تاریخ صدر اسلام و عاشورا و مانند آن تجربه طولانی دارند گمان می‌کنند که ننگ ابدی کشتارهای دهه شصت را می‌توان با ادعای تدوین "مدرن‌ترین حقوق شهروندی" از سوی ولی فقیه و همکاران خونخوارش پاک کرد.

 تریاک خطرناکتر است یا کتاب؟
افتخار موسوی بجنوردی و سایت بازتاب آنست که "برخورد امام با کشف تریاک در منزل متهم امنیتی" یک برخورد قانونمدار و انساندوستانه بوده است. اصولاً موضعگیری روحانیون رساله نویس در برابر تریاک همواره در خور تأمل بوده است. بسیاری از آیت الله‌های رساله نویس و دیگر آخوندها که درباره همه مسائل ریز و درشت بین زمین و آسمان سخنپردازی و قلمفرسائی می‌کنند از موضعگیری درباره تریاک خودداری می‌کنند یا حتی مصرف آنرا در شرایطی مجاز می‌دانند. اما پرسش اصلی در مورد موضوع آن متهم امنیتی آنست که اگر مأموران به جای حقه و وافور و لول تریاک، نشریات مجاهدین یا کمونیست‌ها و سلطنت‌طلبان را در آنجا پیدا کرده بودند واکنش خمینی چه بود. آیا در آن صورت هم می‌گفت "بروید از آن شخص عذرخواهی کنید" یا حکم زندان و اعدام آن فرد را صادر می‌کرد؟

۱۳۹۱ دی ۱۹, سه‌شنبه

محافظ شخصی به جای روسپی در ایسنا

خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا در خبری که درباره فیلم "مثل یک عاشق" ساخته عباس کیارستمی منتشر کرد، واژه "روسپی" را با "محافظ شخصی" عوض کرد! ایسنا نوشت: "این فیلم داستان یک دانشجوی جامعه‌شناسی (رین تاکاناشی) را روایت می‌کند که هزینه‌ی تحصیل خود را از طریق کار به عنوان محافظ شخصی تامین می‌کند و تاراشی اوکونو نیز نقش یک پروفسور میانسال را ایفا می‌کند."

دو شخصیت اصلی این فیلم عبارت هستند از یک استاد بازنشسته جامعه‌شناسی و یک دختر دانشجوی روسپی. پیرمرد استاد دختر دانشجو را  برای یک شب فرا می‌خواند تا تنهائی او را پر کند. بقیه فیلم نگاهی است و کنکاشی در ابعادی از پیوند کوتاه مدت بین پیرمرد و دختر زیبارو. چیزی که شبیه به یک عشق است. اما بر خلاف انتظار هیچ رابطه جنسی بین آن دو برقرار نمی‌شود. دختر به خواب می‌رود و به بستر می‌لغزد و آنچه در فیلم دیده نمی‌شود کشش جنسی بین پیرمرد و دختر است.

عباس کیارستمی سینماگر نامداری است که برای جلب تماشاچی به گیشه نیازی به استفاده از صحنه‌های سکسی ندارد. در یکی از اندک صحنه‌های کم و بیش سکسی در سرتاسر کارنامه هنری عباس کیارستمی٬ یعنی در فیلم گزارش که پیش از انقلاب در ایران ساخته شد٬ آمیزش زن و شوهر در واقع جزء دیگری بود از روزمرگی‌ها در زندگی یکنواخت آن زن و شوهر که در هزارتوی زندگی شهری گرفتار شده بودند. این بار هم عباس کیارستمی در فیلم "مثل یک عاشق" با ریتم کند٬ تکرارها٬ سکوت‌ها٬ سپری شدن کند آهنگ زمان و دیالوگ‌های طولانی کوشش دارد یکنواختی‌ها و روزمرگی‌ها را در شهر پرتپشی مانند توکیو را نشان دهد.

اما چرا ایسنا از واژه روسپی هراس دارد و چرا تن به خیانت در امانت می‌دهد و داستان این فیلم را قلب و جعل می‌کند؟ بدون تردید اختلاف سنی استاد بازنشسته و دختر دانشجو مایه دغدغه سانسورچی‌های ایسنا نیست. حتماً کافی بود صیغه عقد موقت بین پیرمرد استاد و دختر دانشجو جاری شود تا آنها به هم محرم شوند و ضربه‌ای به اسلام عزیز وارد نشود.
  



صحنه‌هائی از فیلم مثل یک عشق ساخته عباس کیارستمی

۱۳۹۱ دی ۱۸, دوشنبه

اعتراض روزنامه کیهان به "هیچ" پرويز تناولی


روزنامه کیهان علی خامنه‌ای و حسین شریعتمداری در خبری با عنوان "رونمايی از پوچگرايی سلطنتی در نياوران!" به نمایش "هیچ" اثر هنرمند نامدار پرويز تناولی اعتراض کرد. کیهان حسین شریعتمداری به شیوه معمول ولایی خود یک رشته تهمت‌ها مانند "ضد دينی" "ضداخلاقی" و "وابسته" را متوجه این هنرمند و آثار وی کرده است.

"هیچ" نام یکی از تندیس‌هائی است که پرويز تناولی در نمونه‌های گوناگون به بازار هنر ایران و جهان عرضه کرده است اما واژه "هیچ" در عین حال پاسخی بود که روح الله خمینی در آستانه ورود به ایران درباره احساسش در مورد بازگشت به ایران به یک خبرنگار خارجی داد. از اینرو واژه "هیچ" در فرهنگ سیاسی معاصر ایران دارای گونه‌ای معنای نمادین نیز هست و طبعاً حساسیت برانگیز برای سانسورچی‌های رژیم. اما واقعاً اگر پرويز تناولی به جای "هیچ" مشک ابوالفضل، شمشیر ذوالفقار علی یا خیمه حسین را موضوع آفرینش هنری خود قرار داده بود هم با چنین برخوردی از سوی کیهان خامنه‌ای و شریعتمداری روبرو می‌شد؟ توقع جمهوری اسلامی از هنرمندان چیست؟ آفرینش هنری یا سرسپردگی به ارزش های دروغین حاکمیت اسلامی؟

 پرویز تناولی از مفاخر هنر معاصر ایران در کنار یکی از هیچ هایش

 هیچ های پرویز تناولی در گوشه و کنار جهان. دیگران قدر پرویز تناولی را می دانند.

۱۳۹۱ دی ۱۷, یکشنبه

انقلاب اسلامی بنی صدر و جنبش سبز سازگارا

 ابزارهای ولایت فقیه برای سرکوب
سه سال و نیم از انتخابات ریاست جمهوری در ایران گذشته است. مدتهاست که تظاهرات و اعتراضات گسترده به نتیجه اعلام شده در آن انتخابات فروکش کرده. عده‌ای کشته شدند٬ بسیاری به زندان افتادند یا به لطائف الحیل مرعوب و مجبور به سکوت شدند و بخش دیگری از چهره‌های موثر و سازماندهنده آنچه که جنبش سبز نامیده می‌شد ناچار به ترک کشور شدند. جنبش دانشجوئی و جنبش زنان که از نیروهای محرک جنبش سبز در خیابان‌ها بودند وادار به سکوت شده‌اند. آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی رهبران جنبش سبز همچنان در حصر خانگی هستند. مجتبی واحدی از نمایندگی مهدی کروبی استعفا داد و اردشیر امیر ارجمند سخنگوی میر حسین موسوی نیز عملاً نتوانسته است نیروهای هوادار جنبش را بسیج و هدایت کند. کوتاه سخن آنکه بیت رهبری٬ سپاه و بسیج موفق شدند با به کار گرفتن همه ابزارهای ممکن ولایتی٬ از شکنجه و زندان و تجاوز گرفته تا سانسور و فیلترینگ اینترنتی  جنبش سبز را مهار کنند.

خودکشی دستجمعی 
اما محسن سازگارا از چهره‌های اپوزیسیون هنوز دست بردار نیست و نمی‌خواهد بپذیرد که جنبش سبز فروکش کرده است. محسن سازگارا که می‌تواند مبلغ خوبی باشد متأْسفانه در پی فعل و انفعالاتی از برنامه‌های تلویزیون صدای آمریکا کنار نهاده شد و میلیونها مخاطب را از دست داد و اکنون صدای خود را از راه اینترنت به گوش مردم می‌رساند. او هنوز هم دستبند سبز بر دست دارد و به روی خودش نمی‌آورد که جنبش سبز به محاق رفته است. اما از آن شگفت انگیزتر روزنامه اینترنتی ابوالحسن بنی صدر است که همچنان “انقلاب اسلامی“ نام دارد.

سی و چند سال از انقلابی که اسلامی شد و بیشتر از یک انقلاب به یک خودکشی دستجمعی ملی شباهت پیدا کرد سپری شده است. اکنون دیگر کمتر کسی به فکر انقلاب آنهم از نوع اسلامی‌اش است. مردم ایران بارها نشان داده‌اند که موافق راه‌های مسالمت آمیز هستند و علاقه‌ای به یک انقلاب دیگر و تبدیل ایران به یک سوریه یا عراق دیگر را ندارند. آن دسته از نیروهای مذهبی و ملی مذهبی که مخالف جمهوری اسلامی هستند به اصلاحات باور دارند نه به انقلاب. نیروهای غیر مذهبی اپوزیسیون هم یا مخالف اسلام هستند٬ یا مخالف انقلاب و یا مخالف هر دو آنها. بسیاری به اهمیت کار فرهنگی دراز مدت پی برده‌اند. اما ابوالحسن بنی صدر همچنان اصرار دارد نام روزنامه‌اش “انقلاب اسلامی در هجرت“ (دو واژه اخیر بسیار ریزتر هستند) باشد. البته گردانندگان این وبگاه توضیح می‌دهند که اکنون هدف‌های دیگری بر هدف‌های نخستین نشریه انقلاب اسلامی افزوده‌اند. آنان نوشته‌اند که مراد آنان از انقلاب اسلامی همانا “انقلاب در اسلام“ است اما برای خواننده‌ای که شیفته نظرات بنی صدر و همقطارانش نباشد این عبارت‌ها بیشتر به یک بازی با واژه‌ها شباهت دارد.  

فروش کالای جعلی به کمک ملی مذهبی‌ها 
ابوالحسن بنی صدر چهره ناشناخته‌ای بود که با خمینی به ایران آمد و همراه با ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده در بین مردم به “مثلث بیق“ مشهور شد. ناگفته نماند که صادق قطب زاده که در این میان چهره مرموزتری بود از همان نخستین ماه‌های پس از انقلاب رهبری گروه‌های چماقدار حزب اللهی را که به دفتر روزنامه‌های دگراندیش و گروه‌های چپ یورش می‌بردند در دست داشت. ابوالحسن بنی صدر٬ ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان اما چهره‌هائی بودند که روحانیت پیرو خمینی به آنان نیاز داشت تا بتواند با کمک آنان کالای خود را به بخش نیمه مدرن و کم و بیش مذهبی طبقه متوسط شهری بفروشد. صادق قطب زاده به آن سرنوشت تلخ دچار شد و به مهدی بازرگان بی حرمتی‌ها شد. رئیس جمهور بنی صدر هم ناچار به فرار از کشور شد و امروز عملاً تأثیری بر رویدارهای سیاسی ایران ندارد٬ اما به راستی دلیل وفاداری او به انقلاب اسلامی چیست؟


محسن سازگارا در اندیشه جنبش سبز

خمینی و پیروانش توانستند به کمک ابوالحسن  بنی صدر و مهدی بازرگان کالای خود را به بخش نیمه مدرن و کم و بیش مذهبی طبقه متوسط شهری بفروشند