۱۳۸۹ اسفند ۲۲, یکشنبه

عطاالله مهاجرانی، نماینده ولی فقیه در جنبش سبز

عطاالله مهاجرانی پس از اظهار نظر اخیر در کتابخانه کنزینگتون و تلاش در راستای تطهیر علی خامنه‌ای با واکنش‌های گسترده‌ای روبرو شد. مهاجرانی از موضعی آشکارا دفاعی اما بدون تأمل در محتوای انتقادهائی که از وی شده است، در وبلاگ خود "مکتوب" کوشش دارد با استناد به برخی قراردادهای بازرگانی مصر ثابت کند که دولت مصر از لحاظ سیاسی وابسته بوده و این وابستگی سیاسی دلیل روشنی است بر فساد مالی مبارک و خاندان وی.
محمد رضا شاه پهلوی هم "وابسته" بود
وابستگی سیاسی حسنی مبارک جای بحث فراوان دارد، همانگونه که وابستگی سیاسی حاکمان عربستان، اردن، کویت و غیره نیز جای بحث فراوان دارد. واقعیت آنست که عملاً وابستگی کشورهای غربی از سوئی و کشورهای به اصطلاح "وابسته" مانند عربستان سعودی به یکدیگر متقابل است، هر چند این وابستگی ها دارای ماهیت متفاوت باشد. آنچه بیشتر قرین به واقعیت است، آنست که هیئت حاکمه کشورهائی مانند عربستان سعودی و مصر (زمان انور سادات و حسنی مبارک) که اغلب غیردمکراتیک نیز هستند، یک انتخاب حسابگرانه می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند که اتحاد با آمریکا و کشورهای غربی به سود آنان است. داشتن مناسبات دوستانه با آمریکا و کشورهای غربی توازن قدرت را تاکنون به سود هیئت حاکمه کشورهائی مانند مصر، عربستان، اردن و کویت تغییر داده است. انقلابیون ایرانی نیز سال‌ها عمیقاً باور داشتند که محمد رضا شاه پهلوی وابسته به غرب است. انتشار اسناد سیاسی و دیپلماتیک بعدها نشان داد که سیاست خارجی محمد رضا پهلوی و وزیران خارجه وی مبنی بر منافع ملی ایران بوده است و آنان از جمله در مواردی مانند جزیره های  سه گانه خلیج فارس با تمام توان خود از منافع ملی ایران در برابر آمریکا و بریتانیا دفاع می کردند. در واقع بزرگترین نقصی که در رژیم هائی مانند رژیم پهلوی و رژیم های عربستان وجود دارد فقدان دمکراسی است نه وابستگی آنان.

دستاوردهای استقلال ادعائی کدامند؟
موضوع اساسی اما آنست که آیا اصولاً وابستگی یا استقلال یک کشور انتخاب مردم آن کشور است یا نه و دستاوردهای آن استقلال برای مردم چیست. کره جنوبی از دیدگاه عطاالله مهاجرانی و همنظرانش کشوری است وابسته به آمریکا در صورتی که کره شمالی کشوری است مستقل. نیازی به مقایسه میزان آزادی‌های فردی و رفاه مردم در این دو کشور نیست. اما پرسش آنست که چرا عطاالله مهاجرانی در یک کشور مستکبر، یعنی بریتانیا که دیگر کشورها را به خود وابسته می‌کند زندگی می‌کند. آیا بهتر نبود که او در ایران به زعم خود مستقل بماند یا در کشور مستقلی مانند سوریه، لیبی یا کره شمالی زندگی کند؟

قراردادهای ناشفاف جمهوری اسلامی ولایت فقیه
عطاالله مهاجرانی برای اثبات فساد در مصر حسنی مبارک به چند قرارداد تجاری اشاره می‌کند و به اثبات بدیهیات
می‌پردازد. اما تفسیر و توضیح مهاجرانی درباره قراردادهای تجاری جمهوری اسلامی با چین، روسیه، سوریه، ترکیه و ده‌ها کشور دیگر چیست؟ چرا ایران نفت و گاز خود را ارزانتر از قیمت‌های جهانی به برخی کشورها می‌فروشد؟ چرا ایران بدون مناقصه بین‌المللی کالاهای بنجل چینی و ترکی را وارد می‌کند و چرا جمهوری اسلامی ولایت فقیه در قرارداد ناشفافی بخش بزرگی از بازار جهانی فرش را به چین واگذار می‌کند؟ نظر عطاالله مهاجرانی درباره به اصطلاح خصوصی سازی پر از ابهام صنایع کشور و همچنین واگذاری هزاران واحد تجاری و صنعتی به این و آن روحانی دولتی و فرزندان آنان چیست؟

در خط رهبری، غافل از پدیده جهانی شدن
عطاالله مهاجرانی یکبار دیگر در همان یادداشت با خلط مبحث موضوع داد و ستد تجاری را با موضوع وابستگی و استقلال در هم می‌آمیزد اما در عین حال می‌نویسد: "این یادداشت تنها اشاره ای بود که بحث وابستگی و استقلال بحثی امروزین است و از مقوله داد و ستد تجاری نیست". به این ترتیب عطاالله مهاجرانی آشکارا نشان می‌دهد که وی همچنان در فضای فکری دهه پنجاه شمسی است و گویا از پدیده جهانی شدن غافل مانده است. بحث وابستگی و استقلال امروزی نیست بلکه به دیروز و پریروز تعلق دارد. روند جهانی شدن در دهه‌های اخیر اثرات شگرف و گسترده‌ای بر ماهیت و عملکرد دولت‌های ملی نهاده است. رشد بیسابقه تجارت بین‌المللی و سرمایه گذاری‌های مستقیم خارجی، برچیدن سدهای گمرکی و موانع تجارت آزاد بین المللی، پیدایش گردش شتابان و بی وقفه سرمایه مالی در مقیاس کلان بین مرزهای بین‌المللی، رشد فزاینده درهم تنیدگی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع، و همچنین تحولات فناوری و جهانگیر شدن نظام سرمایه داری همگی علت‌های بنیادی پدیده جهانی شدن محسوب می‌شوند. اما عطاالله مهاجرانی بر همه این پدیده‌ها چشم می‌بندد و عمداً خود را در خط علی خامنه‌ای قرار می‌دهد. برای پی بردن به مشابهت موضع رهبری و موضع عطاالله مهاجرانی نگاه کنید به مطلبی با عنوان "استعمار فرانو يا استعمار مابعد تجدد" در سایت رهبری.

با این موضعگیری‌های عطاالله مهاجرانی بایستی این عنوان را به وی داد: "نماینده ولی فقیه در جنبش سبز"
عطاالله مهاجرانی، ابراز وفاداری به رهبر و تلاش برای بازگشت به قدرت؟